یادداشت عرفان رحیم پور

تقابل
        کتاب سوم سال1402
برای کتاب سوم تصمیم گرفتم یه داستان ایرانی بخونم
بخاطر این تصمیم گرفتم این داستانو بخونم که رفتم سراغ نظرات که توی طاقچه نوشته بودن و بعد خوندن دودل شدم بخونمش یا نه ولی گفتم یکی دو صفحه ازش بخونم اگه ازش خوشم نیومد میزارمش کنار پس به همین علت رفتم سراغش
اول داستان عصبی شدم بخاطر اینکه داوود به نازنین تجاوز کرد و خواستم ولش کنم ولی ادامه دادم و رفته رفته هی عاشق شخصیت داوود شدم چقدر من این داوود دوس داشتم واقعا یکی از شخصیتهای دوس داشتنیم تو کتاب بود.
البته باید بگم اگه از لحاظ روحی حالتون خوش نیس بهتره سراغ این کتاب نرین چون اتفاقاتی دردناک و غم انگیز میفته توی داستان غم از داستان ساحل که اول داستان روس دوش داوود بود و آخرای داستان ماهرخ از دس داد و شخصیت سهراب چقدر رو اعصاب بود دلم میخواست داوود یه دس کتک حسابی بزندش و چقدر محمد لیاقت ساحل داشت کاش از دستش نمی‌داد
در کل کتاب دوس داشتنی بود
      
2

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.