یادداشت ریحانه معموری
1403/3/16
دیدن این کتاب منو برد به پایه پنجم ابتدایی... زنگ تفریح ها بدو بدو میرفتیم کتابخونه ی مدرسه تا کتابای دیروز رو تحویل بدیم و کتاب جدید بگیریم. اون سال ۲۰ تا دانش آموز پایه پنجم هرروزشون با کتاب شب شد به برکت معلمی که دغدغه ی کتابخون شدن بچه هارو داشت...🥺 ایشون نصف روز وقت گذاشتن تا شرایط مسابقه و ملاک امتیاز دادن رو بگن و یه جایزه ی خیلی خیلی هیجان انگیز -برای بچه های ۱۱، ۱۲ ساله- تعیین کردن ما تا تهش رفتیم و با کتاب خوندن دوست شدیم مدیریت مدرسه کیسه کیسه کتاب جدید به کتابخونه اضافه میکردن🥹 الآن از این کتاب بجز چند صحنه از بازار شلوغ و تیراندازی و بادام هندی یادم نیست ولی یادمه اونموقع نه من، نه هیچکدوم از دوستام ازش خوشمون نیومد😅 بنظرمون بی سر و ته بود!🤷♀️ بااینکه بیشتر کتابایی که میخوندیم از همین موضوع بود
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.