یادداشت محمدامین اکبری
1400/11/27
به نام او در سالهای اولی که بختِ شاگردی استاد مرتضی امیری اسفندقه را داشتم، زمانی که ایشان علاقهیِ وافرِ من به شعر و شخصیتِ مرحوم دکتر سیدحسن حسینی را دیدند، لطفی کردند که هنوز حلاوتش در ذهنِ و ضمیرِ من مانده است، نسخهای از کتابی منتشر نشده از یادداشتها و مقالات مرحوم حسینی را به من دادند، کتابی که شاعر و پژوهشگر خوب آقای سعید یوسفینیا گرد آورده بود : اقیانوس آرام کتاب در سال ۱۳۹۲ با برخی جرح و تعدیلات (مثلا حذف نامهای افراد که سید با بدی از آنها در خاطرات خود نام برده بود) با عنوان سکانس کلمات منتشر شد و تا الان فقط دو چاپ از آن منتشر شده است، و متاسفانه آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته کتاب از پنج بخش تشکیل شده: یادداشتها و مقالات، روایتگونهها، ترجمهها، کوتهنوشتها و خاطرات و یادداشتها بی هیچ اغراقی به غیر از بخشی از قسمتهای بخش اول و دوم تمام کتاب خواندنیست و ارزش این را دارد که بارها و بارها خوانده شود، نثر سید منحصر به فرد و از طنز گزنده خاصی برخوردار است. سکانس کلمات را بخوانید تا به خلوت شاعری بیقرار و در عین حال نابغه وارد شوید. «شاعر به نیابت از دیگران خنجر میخورد، آه میکشد، عقدهها را میگشاید و رشتههای به ناحق گسسته را ترمیم میکند. "واحلل عقده من لسانی" دیباچه دعاهای اوست. خاموشان، زبان سوختهها، بغض در گلو شکستهها، پشتِ خاکریزِ زبانِ تو لبی به دعا و دشنام تازه میکنند. پس تو در تهذیبِ زبانِ خویش بکوش. این پرچمِ سرخ را افراشتهتر دار تا گلولههای سنگینِ سکوت که از مقابل میآیند در آستانه صدای یکپارچه منهدم شوند. بازار افترا گرم است» «میگویند تو که دم از علی (ع) میزنی مثل علی هستی؟ میگویم: من که خانهام در گودهای جنوب شهر است، آیا حق ندارم قله دماوند را دوست داشته باشم؟!»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.