یادداشت اژدهای کتاب

گروشام گرینچ و جام نحس
        وای چه خاطرات  خوبی از خوندن این قصه دارم. ایده‌های هورویتس همیشه جذابن. تو این قصه یه مدرسه جادویی داریم با کلی شبح و روح و معلم‌های سختگیر. مسابقه جادویی هم داریم. ورودی‌هایی که رمز عبور لازم دارن و تابلوهای متحرک و سخنگو. شخصیت اصلی که الان اسمش یادم نیست خانواده‌ی بدجنسی داشت که برای اینکه از شرش خلاص شن می‌فرستنش به این مدرسه.
یادمه بعدا که هری پاتر رو می خوندم همینطور دهنم باز مونده بود که چه همه شباهت بینشون هست و خیلی بعدترش فهمیدم اول این قصه نوشته شده بوده و بعدا هری پاتر و رولینگ ایده‌های هورویتس رو اسکی رفته. اونوقت بود که هری پاتر کلا از چشمم افتاد. دیگه اینجوری‌هاست.
      
61

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.