یادداشت زهرا زارع پور

                هی مرد تو رو چه به داستان نویسی!
تو همون فارست باش، محبوب دوست داشتنی من با قلبی بزرگ. تو دکتر لانگدون باش مرد رازها و علامت ها.تو گمشده ای باش با یک توپ و یک بسته پستی. تو کاپیتان میلر باش، سخت و محکم. اصلا مذاکره ی میزهای سیاست باش. اصلا هرچه میخواهی باش ، کاپیتان هواپیما یا پلیس یا یک مسافر بی وطن. حتی کودکی با رویای بزرگ شدن، ولی هیچ موقع نویسنده نباش! این ردا برای تو نیست.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.