یادداشت افشین
1403/6/30
جنگ و تاریخ ]متاسفانه[ دو کلمه جدا نشدنی از هم هستند. در یک برهههایی کتاب تاریخ، کتاب داستان جنگهاست. اگر شما در پایان یک جنگ پا بر ویرانههای به جا مانده بگذارید و لابلای خرابهها یک دفتر خاطرات پیدا کنید مثل من از کنجکاوی(بخوانید فضولی) حتما تک تک صفحاتش را خواهید خواند. نها الراضی زحمت ما را کم کرده و دفتر خاطراتش را برایمان به یادگار گذاشته. خاطراتی که از اولین بمباران شدنهای عراق توسط آمریکا شروع میشود، این ابتدای امر برایش بمباران شدن غیر قابل باور است و در انتها باورش نمیشود که روزی دست از سر عراق بر خواهند داشت و دیگر به هر بهانهای عراق را بمباران نخواهند کرد. جذابیت دیگری نیز در کتاب برای من وجود داشت. این روزها زیاد میشنویم که عدهای خیال میکنند با حمله آمریکا به ایران مشکلاتشان برطرف میشوند و خوشبخت میشوند. خب بفرمایید! خاطرات این همسایه را بخوانید. نها الراضی حتی از طرفداران حزب بعث نبوده، هنرمندی بوده از طبقه مرفه عراق، مسلمان زادهای بوده که گوشت خوک میخورده و مهمانی میگرفته و ...، ببینید چه به روز او خانوادهاش، کشور و شهرش آمده. ببینید رویای آمریکایی که به من و شما میفروشند چقدر تبلیغاتش با واقعیت همخوانی دارد. چقدر سازمان ملل متحد و حقوق بشرش واقعی است و چقدر ابزاری است در دست چند کشور... بخوانید تا ببینید همزمان که عراق به خاطر حمله به کویت هر روز بمباران میشود و تحت شدیدترین تحریم ها قرار میگیرد اسرائیل به لبنان و فلسطین حمله میکند و حمایت میشود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.