یادداشت آرمان نوری

ماندن: مجموعه داستان پیوسته
        جناب فرجی مدرس داستان نویسی دوره‌ی پیشرفته در حوزه هنری همدان بود. با روحیات خاص و درونگرا از آن‌ها که آدابی برای نوشتن دارند و نویسندگی را کار هر کسی نمی‌دانند و در چاپ اثر وسواسی و کم کار وکافکا گونه عمل می‌کند و به نوعی درویش مسلک هستند. درست نقطه مقابل آقای موسویان مدرس داستان مقدماتی و هر دو نفر هم درجه یک هم در نظریه و هم در عمل. در واقع  این دو نفر باعث شدند من به نمودها و سلایق مختلف انسان و به طبع مواجه‌های مختلف آن‌ها با هنر و ادبیات پی ببرم. نقل روزهای نه چندان دوری است که محل حوزه هنری هنوز جابه جا نشده بود و ساختمان حوزه همان ساختمان کوچک اول خیابان شریعتی در انتهای کوچه‌ای بود کنار یک قهوه خانه‌ی مخفی پاتوق ما فراریان از مدرسه و فضای کلاس داستان اتاقی کوچک، ولی گرم و سرشار از بوی دلربای ادبیات. دلم تنگ شد.
 اما کتاب قصه گوست، فضاسازی عالی است. داستان‌ها بدون پیچیدگی و ساده و لطیف هستند طوری که به دل می‌نشینند. یک غم با خواندن آن به سراغت می‌آید درست مثل روحیات نویسنده‌اش. داستان‌ها همزمان مستقل از هم و به نوعی مرتبط به یکدیگر هستند. نگاه نوستالژیک به دهه‌ی شصت دارد. کتاب در معرفی اقلیم همدان نوشته شده ولی از گویش همدانی که نمود بارز آن است در کتاب خبری نیست. یکی از داستان‌ها کپی یکی از داستان کوتاه‌های مصطفی مستور بود حالا نمی‌دانم کی از رو کی کپی کرده یا شاید اتفاقی بوده؟
      
22

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.