یادداشت مهدی منزوی

کلیدر
        
"کِلیدَر" اثر "محمود دولت آبادی" (متولد ۱۳۱۹ سبزوار)
بلندترین رمان فارسی و احتمالا دومین رمان بلند جهان بعد از "در جستجوی زمان از دست رفته" اثر "مارسل پروست" فرانسوی (۱۸۷۱ - ۱۹۲۲)
کلیدر در ده جلد نوشته شده و حدود ۲۵۰۰ صفحه داره که هر دو جلد در یک کتاب چاپ شده. کلا پنج جلد میشه که به ۳۰ بخش تقسیم شده و هر بخش شامل چند بند.
عنوان کلیدر از منطقه ای در اطراف نیشابور گرفته شده که تمام داستان هم در همان نواحی روی میده در طول حدود یکسال و تقارن زمانی انتهای داستان مربوط میشه به کمی بعد از ترور نافرجام محمدرضا شاه در سالگرد افتتاح دانشگاه تهران در بهمن ماه ۱۳۲۷ جلوی دانشکده حقوق.
 نقش اول داستان "گل محمد کلمیشی" و خانواده اش هستند از عشایر کرد منطقه سبزوار (کُرمانج) که ریشه بلوچ و میشکالی هم دارند و تا حدودی برگرفته از واقعیت هم هست ولی نمیدانم چقدر!
خاندان کلمیشی سابقه یاغی گری و راه زنی دارند از اربابها ولی پدر خاندان تصمیم گرفته به کار زراعت دیم بپردازه و دست از راه زنی و بیابان گردی بردارند. پسر داییش "مَدیار" و خان عموش ازش درخواست میکنن تا به کمکشون بیاد تا دختری که مَدیار عاشقش هست رو از خانه ارباب بدزدند و در همین کشمکش ارباب کشته و گلمحمد وارد یک جنگ و گریز با اربابها و دفاع از حقوق رعیتها میشه. کشت دیم که ناموفقه و بیماری بُزمرگی هم قوز بالا قوز میشه تا کلمیشی ها خیلی محتاج بشن و این وسط مامورهای مالیات هم میرسن و درگیری میشه و کار بیشتر پیچ میخوره‌ و گلمحمد با دست های ردی که به سینه اش میخوره بیشتر به سمت خشونت سوق داده میشه.
در اواخر کتاب گلمحمد میگه:" کار من اول با ناچاری سر گرفت، بعد از آن با غرور دنباله یافت، چند گاهی است که با عقل حلاجی اش می کنم و در این منزل آخر هم خیال دارم با عشق تمامش کنم." 
گلمحمد نماد جوانیه که از بی عدالتی ناراحته و عصیان میکنه ولی نمیدونه آخر این عصیان قراره چی بشه؟ کلا بنظرم انقلابها و شورش ها هم همینطورن. اینکه سیستم‌موجود نباشه ولی جایگزین چی باشه هم مهمه!
گلمحمد میگه: "این آخری ها بود که فهمیدم من خودبخودی دست به کاری زده ام که از چند و چونش و از عاقبتش، ودر واقع از مقصدش خبر ندارم. این آخری ها بود که فهمیدم وقتی با چیزی می جنگی معنایش اینست که آن را نمی خواهی، و وقتی چیزی را نخواستی باید بتوانی چیز دیگری را که می خواهی جایش بنشانی." 
در حین قیامش حزب توده هم یاریش میکنه ولی بعدا وقتی کار جدی شد تنها میزارنش چون سیاست اینجور اقتضا میکنه که با حکومت کنار بیای!
نویسنده انگار در آخر داستان از حال و هوای کربلا هم الهام میگیره و بنظرم جلد دهم کتاب خیلی پرکشش نوشته شده. جاهایی از داستان ممکنه خسته کننده باشه ولی دیالوگ ها مثل رمانهای داستایوسکی طولانی نیست، توصیف ها بی نظیرن و تسلط نویسنده به لغات محلی هم تحسین برانگیزه به طوری که یک لغت نامه انتهای کتاب آورده شده. 
من دو جلد از کتاب رو بصورت صوتی گوش دادم که البته بیشتر نمایشنامه رادویی هست با فکر کنم حدود ۱۰۰ گوینده حرفه ای و افکت صدا و موسیقی کیهان کلهر!
موقع خوندن کتاب صحنه هایی از سریال "روزی روزگاری" برام تداعی میشد مخصوصا ژاله علو رو در نقش بلقیس مادر گلمحمد میدیدم. بعید نیست در ساخت اون سریال بیاد ماندنی دهه شصت از این کتاب الهام گرفته شده باشه. واقعا سریال جذابی میشه از روی کتاب کلیدر ساخت حتی بهتر از سریالهای کره ای و ترکیه ای اگر دست کارگردان رو باز بزارن و سرمایه گزاری خوبی روش بشه. حیف و صد حیف!

۲۴۸۲ صفحه
#کلیدر #محمود_دولت_آبادی #آوانامه #فیدیبو 




      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.