یادداشت فاطیما
1403/9/2
خب خب خب بزنم به تخته دست به کتاب جنایی خوندنم عالیه :)) با خوندن این کتاب قراره با یه پرونده ی طولانی ، پیچیده و با عناصری که هیچ کدوم کنار هم قرار نمی گیرن برخورد کنید ! تلاش برای حل این پرونده ، مثل تلاش برای چیدن یه پازل هزار تکه کنار همه ، با این تفاوت که هر کدوم از قطعات متعلق به یه جعبه ی پازل دیگهان ! پرونده قتلی که نویسنده اونها رو نه از تخیل خودش ، بلکه از خود صحنه ها برای شما بازگویی میکنه ! خلاصه بگم ، اگه خیلی به شمّ کارآگاهیتون میبالید ، قراره با خوندن این کتاب به یه پلیس اسکاتلندیاردی تنزل درجه پیدا کنید ! چون حتی اگه مظنون های درستی رو هم انتخاب کرده باشید ، باز هم نمیتونین تشخیص برین کی تو چه کاری دست داشته ! خب دیگه ، خط و نشون کشیدن بسه 😅 بریم سراغ توضیحات اصلی : کتابیه که برای توصیه کردنش مرددم . مثل کتاب های شرلوک یا پوآرو و آلن پو کوتاه نیست ، و وقایع هم زاده ی ذهن نیستن ، بنابراین ممکنه کمی با توضیحات اضافه و روند کند داستان ، و حتی اطلاعات زیادی که درمورد مظنون های بسیار بسیار متعدد بهتون داده میشه ، گیج و اذیت بشید... بنابراین اگه واقعا دوست دارید کتابی بخونید که جدا از علاقتون ، بتونه صبرتون هم محک بزنه و کمی عصبیتون کنه ، پیشنهادم قتل به سبک انگلیسیه :) و در آخر ، ( کسایی که کتاب رو خوندن به نظرم درک میکنن ) هووریتس میتونست با تنش کمتری صفحات پایانی کتاب رو به تحریر دربیاره ، ولی خب... دونستن اینکه زن هوتورن اینقدر هوای شوهر سابقش رو داشته این مسئله رو قابل تحمل تر میکنه حتی اگه خون هووریتس رو به جوش بیاره😅 به امید دیدار دوباره بین صفحات کتاب♡ پ.ن : میدونم نسبت به بقیه یادداشت هام این یکی نمره ی قبولی هم نمیگیره ، ولی شما بذارید به سبب تازه به اتمام رسوندن کتاب :)))
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.