یادداشت شکوفه سادات مرجانی بجستانی
1400/11/18
4.5
48
بینوایان کتاب عجیبی بود چند صفحهای میخواندم و متوقف میشدم گاهی به عقب برمیگشتم و گاه در جا میزدم نمیدانستم به جان چه کسی غر بزنم، خودم برای انتخابش یا هوگو که قلم زده بود یا جناب مستعان که آن را ترجمه کرده بود یا تمام آنهایی که بهبه و چهچههایشان از بینوایان تمامی نداشت شاید هم تقصیر ادبیات است تقصیر این کلام که هر روز بیشتر افول می کند و خدا نکند که به زوال برسد متن چنان به دستوپایم پیچیده بود و کند پیش میرفت که احساس میکردم شاید من و هوگو حرف هم را متوجه نمیشویم راه سادهاش این بود که کتاب را به مکان خودش بدرقه کنم اما این بهترین راه نبود به خودم فرصت دادم و فقط کمی بعد احساس کردم گرهها باز شد صفحات تندتر ورق خوردند ودیگر کتاب از دستم جدا نمیشد، چه شده بود؟! هیچ!من شیفتهی کتابی شده بودم که روزهای اول کفرم را در آورده بود.این اولین درسی بود که از بینوایان گرفتم صبر و تلاش نتیجه بخش است. بینوایان درسهای دیگری هم داشت هر کدام از ما میتواند بینوا باشد بینوایی فقط در فقر معنا ندارد میتوانی در فقر و جبر باشی اما وجدانت را بیدارکنی، ژان والژان بسازی، بشوی نماد شجاعت و استقامت، می توان گاهی از غفلتها و عیبها چشم پوشاند،آنها خجالتزده میشوند،میروند و نسخه بهتری میشوند و برمیگردند یاد گرفتم که بدهای بسیاری هستند که عاقبت به خیر می شوند و نه تنها خود رها میشوند که دست دیگران را هم میگیرند یاد گرفتم که زندگی میتواند سیاه، کبود پر از ترس،مرارت و سختی باشد اما ناگه شب روز شود و زندگی رنگ سپیدی بگیرد یاد گرفتم که اگر وجدان داشته باشی نور داری و در غیر این صورت بینواتر از هر بینوایی کتاب بینوایان اثر ویکتور هوگو در سال ۱۸۶۲ پس از حدود ۱۷ سال زمان که صرف نگارش آن شد به چاپ رسید داستان روایت قهرمانیهای ژان والژان، مرارت های فانتین و کوزت، داستان عشق ماریوس و شرارتهای خانواده تناردیه در بستری از حوادث اجتماعی و سیاسی اوایل قرن نوزدهم فرانسه پرداخته و تمایلات انقلابی، دموکراتیت و دیدگاههای انسان دوستانه هوگو را به خوبی به نمایش می گذارد. جملات ناب: *چیزهای در جهان هست که نباید برای ترسیمشان کوشید،خورشید از آن شمار است *گاه زمینِ باغش را بیل میزد وگاه میخواند و مینوشت به این دو نوع کار جز یک نام نمیداد؛هر دورا باغبانی مینامید؛ میگفت: روح یک باغ است پیامبر اکرم: بینوا کسی است که در عرصات قیامت بیاید و حق اشخاصی به گردن او باشد. به پیوست عنکبوت آیه ۱۳
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.