بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت رضا درگاهی فر

                باسمه تعالی
این اثر، ترجمه اي است از كتاب قبسات ميرداماد.
به عقيده آقاي حسين نجفي، از پژوهشگران و مصححان فاضل، باتجربه و كاردان آثار ميرداماد، اين ترجمه، ترجمه اي نااستوار از كتاب القبسات ميرداماد است. ايشان در مقاله اي با عنوان «اخگرهاي بي ساماني در خرمن حكمت يماني» به نقد اين ترجمه پرداخته اند. چند تكه از متن اين مقاله را تقديم مي كنم و دعوتتان مي كنم كه اصل اين مقاله خواندني را مطالعه كنيد:
«چندی پیش و در سال 1394 هجر ی شمسی، برگردان پارسی این اثر ناموَر به قلم جناب آقای
جهانشاه ناصر و ویراستاری جناب آقای طٰه حجازی، از سوی انتشارات ابصار و زیر عنوان «اخگرها»
روانۀ بازار نشر گردید. مترجم القبسات _ بنا به آنچه ناشر در پشت جلد درج کرده است-، دانش آموخته رشته حقوق از دانشگاه تهران و رشته های حقوق اروپا، حقوق بين‌الملل، اسلام شناسي و تاريخ هنر شرق از دانشگاه بن آلمان مي‌باشد و برگردان القبسات ميرداماد نخستين تجربه وي در ترجمه متون درازدامن فلسفي است. 
... دست يازیدن به ترجمۀ القبسات، افزون بر آشنایی و انس با سبک، زبان و عقاید فلسفی میرداماد و آگاهی از جایگاه این اثر و مؤّلف آن در تاریخ اندیشۀ شیعی، حاجتمند آشنایی دقیق با ظرافتهای زبان عربی و شناخت متن محور و صحیح از میراث سینوی و اشراقی و نیز آثار و آراء خواجه نصیرالدین طوسی، صدرالدین دشتکی، جلال الدین دوانی و همگنانشان می باشد؛ و افزون بر همۀ اینها، آگاهی از میراث روایی شیعه را _ دست کم در باب پیدایش جهان _ می طلبد.
..... باری، تورّق اجمالیِ اخگرها ، خوانندۀ نکته سنج را کافی است تا ببیند و دریابد که این ترجمۀ
سست و عیبناک، جایگاه القبسات و میرداماد را تا به چه اندازه فروکاسته _ و بل، پایمال نموده
_ است. اشتباهات بزرگ و وارونگی های دور از انتظار، عبارت پردازی های غریب، متهافت و
بعضًا بی معنی، کج فهمی ها و بدخوانی های خارج از شماره، وضع غلط اندازِ واژگان و ترجمۀ خارج
از ضابطۀ اصطلاحات منطقی _ فلسفی، کاستی ها و اشتباهات فراوان نگارشی و شتابزدگی های
ویرایشی، همه و همه، گواه کم مایگی و خام دستی مترجم، شتابزدگی و آسانگیری ویراستار و
صد البتّه، بی مبالاتی ناشر است.

آقاي نجفي در آخر اين مقاله چنين آورده است:
آشنایی مترجم القبسات و ویراستار اخگرها با فلسفۀ اسلامی و ادبیّات عربی، از دایرۀ تَنگ
تفنن و سرگرمی فراتر نمی رود و نتیجۀ کار ایشان، ترجمه ای است که صدها خطای عمده بدان
راه یافته و در هر صفحه، دست کم یک مرتبه حاجتمند مراجعه به متن اصلی است. ناتوانی
مترجم در فهم صحیح عبارات میرداماد و نیز جسارت او در فرو انداخنن بخش هایی از متن
القبسات، شگفت انگیز است. وی با هاضمۀ فراخ و گشاده دستیِ فوق عادتِ خو یش، چهرۀ
علمی میرداماد را مخدوش؛ و جایگاه علمیِ کتاب القبسات را به شدّت متزلزل نموده است.
صاحب این قلم، درست به اندازۀ علاقه و ارادت خود به شخصیّت علمی/ روحانِی میرداماد، از مجامله و مداهنه در کاروبار دانش بیزار است و متأسّف از اینکه مميزي علمي در امر کتاب پردازی، هنوز برای مسئولین فرهنگی در حکم قصّۀ حسين كرد شبستري است. 
باری، کتاب اخگرها برگی از طومار کتاب سازیِ غیرعلمی در ایران و نمودِ عمق نادرستی فرهنگیِ این روزهای ماست.
به راستی، اگر میرداماد در قید حیات بود و اين ترجمۀ نا به اندام را می دید، چه می کرد؟
 لابدّ دوباره می گفت «این قدر شعور باید داشت که سخن من فهمیدن هنر است!»
شاید هم...، چه می دانیم؟!
گفتار حاضر، نقدواره ای است مختصر بر این ترجمۀ نااستوار.»
پايان نقل من از اين مقاله.
مقاله مزبور در مجله کتاب گزار - زمستان 1395 و بهار 1396 - شماره 4 و 5 (‎32 صفحه - از 253 تا 284 ) چاپ شده است. متنش در سايت نورمگز در دسترس است.
        
(0/1000)

نظرات

طه

1401/12/23

خدا رحمت کند آقای جهانشاه ناصر را...وکیل بودند.
به حکمت و عرفان علاقه داشتند اما متخصص نبودند.