یادداشت

عمارت رصدخانه
        «حتی تو نیز عشق را خواهی یافت!»

خب خب خب!
یک رمان عجیب‌وغریب، غم‌انگیز، خنده‌دار، پرکشش (به معنای دقیق کلمه) و دیوانه! و همهٔ این‌ها وقتی دیوانه‌کننده‌تر می‌شود که می‌فهمیم عمارت رصدخانه اولین رمان نویسنده است.
داستان همسایه‌هایی که در عمارتی با معماری نئوکلاسیک زندگی می‌کنند و در یک سکوت مستمر و مداوم روزمرهٔ‌شان را می‌گذرانند تا سروکلهٔ یک همسایهٔ جدید پیدا می‌شود.
شخصیت‌پردازی‌های رمان جادویی است! آدم‌هایی به شدت ناقص با نقص‌هایی تراژیک که در ابتدا با نهایت سرعت از آنها فراری هستید ولی در انتهای داستان دوست‌شان خواهید داشت.
فضاسازی، تصویرپردازی، و تعلیق‌هایی که آدم را مثل برق‌گرفته‌ها به شوک می‌برد.
خواندن عمارت رصدخانه، مثل پختن معجون مرکب در هاگوارتز است. زمان‌بر، پیچیده و گاهی سخت! اما حتما حتما حتما به نتیجه‌اش می‌ارزد.
از استاد بزرگوارم خانم مقانلو واقعا ممنونم بابت معرفی این کتاب درجه‌یک.

البته تاثیر به‌سزای نشر حرفه‌ای کنار و مترجم کاربلد، آقای غفوری رو هم نباید فراموش کرد. جزو اولین رمان‌هایی بود که جلد ترجمه‌اش از جلد نسخه زبان اصلی‌اش جذاب‌تر بود. ویراستاری رمان عالی و بی‌نقص بود. ترجمه هم روان و صیقلی.

راستی! این رمان، در زمرهٔ درست‌ترین رمان‌های عاشقانه‌ای است که خوانده‌ام!
      
7

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.