یادداشت بهارفلاح
1403/9/5
3.9
8
🔴غربِ غمزده نمایشنامهای تکپردهای چهار شخصیت با نامهای «ولش»، «کلمن»، «ولین» و «گرلین» دارد. سومین بخش از سهگانۀ معروف مارتین مکدونا، موسوم به سهگانۀ لینِین.که جذابترین آنها «ملکهی زیبای لینین» بود، مکدونا در نمایشنامۀ غربِ غمزده مضامین قدیمی و آشنای پدرکشی و اختلاف دو برادر را دستمایۀ درامی تلخ وخشن میکند. 🔻«غرب غم زده» داستان دو برادر (ولین و کلمن) را روایت میکند که در خانهای مشترک زندگی میکنند که از مراسم تدفین پدرشان به همراه کشیش(بالاخره شما رؤیت شدی آقای ولش فقط ذکر خیرتون بود در دو نمایشنامه قبلی) بازگشتهاند و ما به زودی میفهمیم حادثهای که منجر به فوت پدر شده است، تصادفی نبوده بلکه کلمن اقرار میکند پدرش را به خاطر ایراد گرفتن از مدل مویش کشته است. پدرکشی اولین بنمایهای است که «غرب غمزده» را به نمایشنامه خاص تبدیل کرده برادران نمایش از تدفین پدر بازگشته اند. در گفت وگوهای آنان دریافت می شود برادری پدر را کشته و دیگری شاهد اجرا بوده است، اما در ازای تصاحب میراث پدری، حاضر به سکوت شده است.من هرلحظه منتظر تابوی برادر کشی در نمایشنامه بودم ،برادرانی که یکی پدر را میکشد ودیگری برای ارث سکوت میکند برادرانی شنیدن خودکشی دوست دوران مدرسه آنها تاثیری رویشان ندارد ومدام درحال جنگ وستیز با یکدیگرند نمایشنامه در قالب درامی خانوادگی است که قساوت، خشونت و جنایت گویی به امری طبیعی در آن بدل شده است. مک دونا از این رهگذر و با احضار مضامین دراماتیکِ کهن به متن نمایشنامهاش، مسائلی جهانی و متعلق به همۀ دورههای تاریخ بشر، نظیر قتل، خشونت، وجدان و اخلاقیات را پیش میکشد 🔻شخصیتهای قسیالقلب وخشن بسیاری در نمایشنامه های مک دونا وجود دارند، اما هیچکدامشان اندازه غرب غم زده را ندارند، در این داستان افراد سرسختانه به یکدیگر خشونت میورزند و بیرحماند.روابط خونی وخانوادگی اندکی از این قساوت را کم نمیکند ودوبرادر با خشونت و یاغیگری به راهشان ادامه میدهند.هردو برادر حاضرند هر کاری بکنند تا طرف مقابل را شکست دهد.آنها اختلافات زیادی با یکدیگر دارند و مدام در حال دعوا و مشاجره هستند. اختلافات آن دو بعضی اوقات خیلی جدی میشود و به تهدید با چاقو و اسلحه هم میرسد. کشیش دهکده به دنبال ایجاد صلح و دوستی بین این دو برادر است، اما با آشکار شدن اسراری تکان دهنده دربارهی آنها و دیگر اهالی دهکده، مجبور میشود تصمیمی جدی بگیرد، تصمیمی که عواقب چندان خوبی در پی ندارد. 🔻در دنیای مک دونا چیزی جز قساوت وخشونت وجود ندارد.در "غرب غمزده" پسری به راحتی پدر خود را میکشد و در "ملکه زیبای لینین" دختر مادر را میکشد و این قتل و کشتارها به راحتی و خونسردی اتفاق میافتد.سبک مکدونا در انتقال لحظه به لحظۀ بحران به مخاطب از همان صفحههای نخست نمایشنامه تاثیر خود رارمیگذارد ؛ نمایشنامه هایی که قهرمان ندارند،بیشتر ضدقهرمانند 💥این بیت شعر هم خطاب به جناب مک دونا دانی که خدا ذات تو با عشق عجین کرد پس چیست بدین مرتبه رفتار خشونت
(0/1000)
نظرات
1403/9/5
ممنون بابت یادداشت خوبتون😍❤️مثل همیشه عالی. درمورد شعر خطاب به مک دونا 😀تو بیوگرافیش من خوندم خودش اصلا خشن نیست😊نمی دونم حالا چرا خودش اینطور مینویسه
6
6
1403/9/5
نمیشه نظر صددرصدی داد نویسنده خشن از خشونت مینویسه یا برعکسش زاییده خیال نویسنده رو ما میبینیم نه شخصیتش @zohreh.sadeghi
5
1403/9/9
ممنون یادداشت خوبی بود🪷🙏🏾 و... راستش اصلا ناراحت نیستم که این نمایشنامه رو با این میزان از خشونت نرسیدم بخونم 😊🙆♀️
3
4
1403/9/9
😊😊اره نمایشنامه هاش خشنن ادم اذیت میشه من ملکه زیبای لنین رتبطه مادر ودختر اذیتم میکرد جمجمه ای در کانامارا همش بی احترامی به مردگان بود اینم که اینطوری
2
1403/9/9
دقیقا. خشونت نوشتههاش صریح و آشکاره مثلا شکنجه رو در ملکه زیبای لی نین با جزئیات شرح میده، منم واقعا اذیت میشم... خیلی داستانها و نوشتهها هستن که درباره خشونته ولی چون با جزئیات و بی محابا و صریح نیستن اینقدر هم آزاردهنده نیستن...ولی مک دونا سبکش اینه ولی من دوست ندارم این سبکو 🙁🙁 @zohreh.sadeghi
4
زهره صادقی
1403/9/5
6