یادداشت نیما اکبرخانی

                مثل همیشه، مرحوم دیوید گمل رحمه الله علیه نشون داد ارباب اصلی در درنای و ونتاریا کیه ! 
شاید بیش از ده سال از خواندن کتاب "اسطوره" برای من می گذشت و با خواندن این کتاب در دو روز گذشته برگشتم به همان روزها.
قلم گمل ، صریح، بی پرده ، خون‌ریز و به معنای واقعی کلمه بی رحم است و در سراسر داستان تنها حاشیه‌ی امن از آن جناب دراس تبردار است که می دانیم جایی دیگر خواهد مرد.
دراس را همه ی این سال ها با اینکه یک کتاب بیشتر با محوریت او نخوانده بودم خیلی دوست داشتم. دراس برایم یکی از محبوب ترین قهرمان های افسانه ای است ، آدم خوب و سر راستی است.
جمع خوبی و سر راستی را بخواهید اسمی برایش انتخاب کنید می شود دراس و اگر بخواهید این تجمیع مبارک را خوب و درست شرح و بسط دهید می شود همین کتاب و فکر کنم هیچ کس هم به خوبی دیوید گمل رحمه الله علیه نمی توانست این ها را به شکل قصه برایمان تعریف کند تا حوصله مان سر نرود. از این بهتر یقینا نداریم و نمی شود. 
داستان به جز بخش داستانی اش قصه ایست با درونمایه ای در باب چگونه آدم باشیم و چگونه می توانیم بدون داشتن سواد و معرفت اینچنین و آن چنان، کار درست را انجام دهیم. و در حاشیه ها هم مرتب یادآوری می کند که وفاداری چه صفت پسندیده ایست. 
خیلی خوب است ، بخوانید و لذت ببرید و اصلا به درون مایه اش هم کار نداشته باشید. 
جادوی قلم نویسنده این مفاهیم شریف را چه بخواهید و چه نخواهید در مغزتان فرو خواهد کرد.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.