یادداشت هلیاخانم

داس مرگ؛ ‏‫ابر تندر‮‬‏‫
        الان اشکم در اومده و همزمان تمام تنم مور مور شده و فکر کنم حتی برای چندثانیه یادم رفته بود که نفس بکشم! و بله بالاخره ابرتندر رو تموم کردم.
پایانی فوق‌العاده و نفس‌گیر داشت.
خیلی بیشتر از جلد اول دوسش داشتم، در این جلد نوشته‌هایی که از ابرتندر وجود داشت که با اندکی تامل می‌شد به مفهوم عمیقش پی برد.
در واقع این مجموعه در کنار داستان گیراش، داره نکات زیبایی رو درباره بشریت بیان می‌کنه و این فوق‌العاده‌‌‌‌ست.
ابرتندر حس یک پدر رو به من می‌داد خصوصا درباره سیترا؛ اونجای کتاب که از زبان ابرتندر نوشته بود: من برای سیترا نگرانم! واقعا زیبا بود.
به طبع مجموعه‌های طولانی همیشه دارای اضافه‌گویی هستند و درباره این کتاب هم همینطور بود و اینکه داستان همزمان در زبان چند کارکتر بیان می‌شد ریتم داستان رو کند کرده بود.
در یک کلمه، برای خوندنش حتی یک لحظه هم منتظر نمونید.
      
9

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.