یادداشت سروش علی‌نژاد

بیست زخم کاری
        «همیشه این بوده که وقتی بر مغز می‌کوفتند، مرد می‌مُرد و بس. ولی حالا با بیست زخمِ کاری بر فرقِ سر، از جا برمی‌خیزند و ما را تارومار می‌کنند…»

رمان با این پیشگفتار از نمایشنامه‌ی «مکبث» از «شکسپیر» آغاز می‌گردد. بخشی از اثرِ شاعر و نمایشنامه‌نویس انگلیسی که به موجزترین حالت، فضای حاکم بر «بیست زخم کاری» را بر ما نمایان می‌کند. فضایی که پر است از حس انتقام، کینه و جاه‌طلبی.

«محمود حسینی‌زاد» متولد ۱۳۲۵ در تهران است. نویسنده‌ای که علاوه بر نوشتن رمان و نمایشنامه، آثار متعددی را نیز از ادبیات آلمانی به فارسی برگرداننده است. این نویسنده در سال ۲۰۱۳ به عنوان یکی از برگزیدگان مدال گوته معرفی شده‌ است. همچنین «انستیتو گوته» او را یکی از مهم‌ترین مترجمان ادبیات آلمانی به زبان فارسی می‌داند.

حسینی زاد در بیست زخم کاری به سراغ داستانی رفته که به بررسی روابط مالی و جاه‌طلبی‌های خانواده‌ای می‌پردازد که مالک یکی از بزرگ‌ترین هلدینگ‌های کشور است. داستانی که تلاش دارد تا به موضوعاتی همچون فساد مالی، طمع، خیانت و ریاکاری بپردازد. رمانی که می‌خواهد آینه‌ای باشد از وضعیت و زیست امروزی.

رمان از ابتدای خود با قتل «حاج‌عمو» مالک هلدینگ «ریزآبادی» آغاز می‌شود. شروعی که نمایانگر یک تریلر خشن است و نشان می‌دهد که با روایتی پرکشش و دارای تعلیق روبرو هستیم.

با اینکه تعداد شخصیت‌های داستان نسبتا بالاست و می‌تواند کمی مخاطب را در ابتدا به دردسر بیندازد، اما نحوه‌ی پرداخت شخصیت‌ها و عمق‌بخشی به آن‌ها به خوبی انجام شده به طوری که شخصیتی‌ را نمی‌توان یافت که بدون اثرگذاری لازم در پیش‌برد روایت رها شده باشد. از نکات برجسته‌ی دیگر در رابطه با شخصیت‌ها می‌توان به لحن‌‌ آن‌ها اشاره کرد که سبب‌ساز به وجود آمدن داینامیک خوبی بین افراد در داستان شده است.

رمان در لحظات زیادی مرز بین خیال و واقعیت را درهم‌ می‌‌شکند و وارد فضای ذهنی شخصیت‌ها، کابوس‌ها و توهماتشان می‌شود. این موضوع لایه‌های عمیق‌تری به رمان می‌افزاید که نشان می‌دهد کتابی روبروی ماست که قابلیت نقد و بررسی از وجوه مختلفی را داراست.

همانطور که در ابتدای این معرفی اشاره شد این اثر گوشه‌چشمی نیز به نمایشنامه مکبث از شکسپیر داشته است. برای مثال همانطور که در نمایشنامه‌ی مکبث، پادشاه اسکاتلند، «دانکن» سردار خودش را از میان دیگر سرداران برجسته می‌سازد، اینجا هم رابطه‌ی بین حاج‌عمو به عنوان مالک هلدینگ و «مالک» به عنوان یکی از زیردست‌هایش چنین چیزی است. در اثر شکسپیر دانکن با وسوسه‌های «لیدی مکبث» سبب می‌شود تا مکبث به دلیل جاه‌طلبی و وسوسه‌ی نفس دانکن را به قتل برساند. اتفاقی که دقیقا بین مالک و حاج‌عمو با وسوسه‌های همسر مالک می‌افتد. قتلی که شروع چالش‌های آینده می‌شود. البته بررسی‌های دقیق‌تر درباره رابطه‌ بینامتنی دو اثر می‌تواند فراتر از این چند خط برود و خود به یادداشتی جدا بدل شود.

باید اضافه کرد، سریالی نیز به نام «زخم کاری» با کارگردانی «محمدحسین مهدویان» با اقتباس از این رمان ساخته شده است. سریال در جاهایی با روایت موجود در کتاب تفاوت‌هایی دارد که البته از ویژگی‌های بسیاری از اقتباس‌های سینمایی‌ست.

این رمان را به کسانی که دوست دارند با قلم قدرتمند محمود حسینی‌زاد آشنا شوند و به فضاهای دراماتیک و در عین حال جنایی علاقه‌مند هستند، پیشنهاد می‌کنم.
      
2

21

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.