یادداشت علی رستمی شاهراجی

بوف کور
        تحلیل و معرفی رمان بوف کور
یک رمان مدرنیستی در سبک وهمناک. رمانی که در زیر متنش به جنگ با سنت میرود. داستانی مالیخولیایی، وهم الود، غم انگیز و غیر خطی. داستان مردی که شکست میخورد، ناکام میماند از رسیدن به ارزوهایش، سنت ها بر او غلبه میکنند، و در نهایت دلیل نوشتن این داستان هم همین است، یعنی گفتن ارزوهای ناکامش. در این داستان مرز بین واقعیت و خیال از بین رفته است. راوی فردی منزوی و غیر عادی است و فاصله عمیقی با ادم های عادی(رجاله ها) و جامعه دارد. این شکاف به خواست و اراده خود اوست و خود او هست که میخواهد غیر معمولی باشد. البته که او ناکام میماند و میگوید: قصه راه فرار برای ارزوهای ناکام است. راوی یک قاتل است، قاتل ارزوهای خویش که در زن اثیری، لکاته و مادر راوی تبلور یافته، و قاتل، پیرمرد خنزر پنزر، عمو یا پدر، دستفروش، صاحب گاری یا خود راوی است. این داستان جنگ درونی یک فرد است، جنگ پیرمرد و زن، که پیرمرد نماد سنت و زن نماد رستن و فراروی از سنت است. زن نماد غیر معمولی بودن است که ارزوی شخصیت است. کل داستان نزاع این دو نماد و مفهوم است.
این کتاب تاثیر گرفته شده از نویسندگانی مانند ادگار الن پو، کافکا و سارتر است. این رمان غم انگیز و خیال‌الود، بسیار دشوار است. این اثر یک اثر مدرنیستی و پیشرو است که از سبک نوشتاری سنت خودش فاصله گرفته و فردیت دوران مدرن را وارد داستان نویسی ایران کرده است. او متافیزیک سنتی را به سخره میگیرد و پند و اندرز نمیدهد. این داستان مدرنیستی و سورریالیستی ، داستانی غیر خطی دارد و فضای رویاپردازانه و خارج از واقعیت ایجاد میکند. این اعترافات پشت سر هم راوی داستان، شما را به درون لایه های متن و زیر متن یک ادم منزوی، جامعه گریز و معتاد به مواد که مرز بین واقعیت و خیال را گم میکند میبرد.
من از مطالعه این اثر بسیار لذت بردم، فضاسازی بسیار عالی، شخصیت پردازی فوق‌العاده بود، داستان غمناک و گیرا بود و نثری جذاب و ادبی داشت. این اثر اثریست که نیاز به دقت در خوانش دارد تا فهم شود و باید پس از اتمام به تفاسیر و نقد ها رجوع شود.
زروان ( علی رستمی شاهراجی)
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.