یادداشت محمدرضا خراسانی زاده

        چونیب یو اصطلاحی عامیانه در فرهنگ ژاپنی است و به رفتارهای اغراق‌آمیز و گاه خجالت آور نوجوانان سیزده چهارده ساله گفته می‌شود. 
در این داستان، یوتا توگاشی، پسر نوجوانی است که به‌واسطه نمره بالایش در درس ریاضی، توسط معلمشان مامور می‌شود تا به یکی از همکلاسی‌های دخترش به نام ریکا تاکاناشی در درس ریاضی کمک کند تا برای امتحان جبرانی آماده شود. ریکا در امتحان قبلی صفر گرفته بود!
ریکا به خاطر ظاهر و رفتارش از دانش‌آموزان خاص کلاس است. او چشم بندی روی یکی از چشمانش می‌گذارد، صلیب می‌اندازد، دستانش را باندپیچی می‌کند و عموما لباس مشکی می‌پوشد. یوتا در اولین برخوردها با ریکا، متوجه می‌شود او به چونیب یوی حادی مبتلا شده و چشمانش را نگاه حقیقت شیطانی می‌داند. یوتا که قبلا خودش به چونیب یو مبتلا بوده، تلاش می‌کند تا بتواند با این شرایط به ریکا کمک کند.

کتاب در زمینه نشان دادن بحران های نوجوانی تا حد خوبی جالب و جذاب عمل کرده ولی اصلا فضای داستان و کتاب با فضای ما نمیخواند.