یادداشت امیر امامی

        کمدی سیاهی در هجو تروریسم. ریخت و پاش این کمدی دست و پاهای مُثله‌شده‌ای است که روی صحنه این طرف و آن طرف می‌ریزد. اینجا جایی است که جان گربه‌ها  از جان آدمها ارزشمندتر تلقی می‌شود. نویسنده نمایش را به پوسی  (پیشی) تقدیم کرده و در پایان هم  آنقدر گربه اهمیت دارد که در میان جنازه‌ها، نمایش‌نامه‌نویس دو گفتگوی متفاوت را برای پایان‌بندی پیشنهاد می‌کند؛ بسته به اینکه گربه‌ای که روی صحنه است، کورن‌فلکس دوست داشته باشد یا نداشته باشد.
مک‌دونا داستان‌گوی بسیار قابلی است. هر چیزی که یاد می‌کند پیشینه‌ای دارد یا پسینه‌ای که به کار روایت می‌آید. دو نمایشنامه از او خوانده‌ام و هر دو را با توانایی بسیار به انجام رسانده است. در چلاق آینیشمان وطن‌پرستی یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های این نویسندهٔ ایرلندی است و اینجا تلاشهای خشونت‌آمیز جدایی‌طلبان ایرلندی را مسخره می‌کند. طنز و کشتار فضایی گروتسک در داستان خلق می‌کند که نمی‌دانی بخندی یا بترسی! 
ممنونم از گروه هامارتیا که خواندن این نمایشنامه را پیشنهاد کرد.
      
5

0

(0/1000)

نظرات

نکته دیگر که فراموش کردم بنویسم: در پایان کتاب نقدی ترجمه شده است که از آن طریق فهمیدم بخشی از طنز متن، به دلیل تفاوت لهجهٔ ایرلندی به فارسی منتقل نشده است؛ حیف!

0