یادداشت فریبا اشهد

                ژه، یا ابله محله
وقتی ذهن نویسنده میتونه سادگی خودش رو حفظ کنه و زندگی رو با دیدی متفاوت از انسان های درگیر مادیات ببینه، زندگی گاها تلخی هایی داره، مثل تصادف در اثر سورتمه سواری، مثل آسیب مغزی جدی، و همون قدر مهم، مثل فراموش کردن دوست داشتن طبیعت، مثل فراموش کردن اینکه آدم ها فقط نیاز به خانه بزرگ، استخر و جکوزی داخل خانه ندارن، شاید گاهی نیاز داشته باشن شاخه های یه درخت از پنجره بیاد داخل خونه شون، شاید گاهی نیاز باشه فقط به دلیل سردرد، با اعلام صادقانه اش سر کار نرن، 
دوستش داشتم، یکی از رمان هایی که چون صوتی گوش دادم نتونستم یادداشت برداری ازش داشته باشم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.