یادداشت Parisa

Parisa

1402/04/09

                شاید اینکه کافکا از یک جنگ درونی در وجودش عذاب می‌کشیده و به راحتی نمیتونسته در مورد چیزهایی که بهشون فکر میکنه با بقیه حرف بزنه علت علاقه و توجه من نسبت بهش باشه، چون خودم دچار این معضل هستم، این کتاب يکی از بهتریناست حداقل برای من ،بعد از چندین مرتبه خوندنش باز احساس میکنم  انگار اولین باره بازس کردم  سبک کتاب معکوس هست، تو رمان های ماجراجویی همیشه به دنبال مجرم میگردن اما تو این کتاب مجرم یافت شده اما جرم نامعلومه،موضوع نقد ی سیستم بروکراسی و اقتدارگراست،یعنی بدون وجود قانون و دادگاهی عدالت محور هریک از انسان ها میتونن گناهکار تلقی بشن،نکته جالب مکان هایی هستن که دادگاه محسوب میشن اما در رمان های دیگه این مکان ها فضایی برای ارتکاب جرم هستن. در طول داستان بسیار اشاره به موضوع تفکر شده  که تو حکومت های استبدادی به نوعی جرم  و خطر محسوب میشه، که خوب ما در حال حاضر  داریم تجربش می‌کنیم،تمام مدت این حس گناهکار یا بیگناه بودن با ادم همراهه و این تناقضات طی داستان آدمو به فکر فرو میبره.
        
(0/1000)

نظرات

لطفاً یک نمونه از مواردی که در حال حاضر، تفکر، جرم محسوب می‌شه و شما دارید تجربه‌ش می‌کنید رو ذکر بفرمایید.
2
با احترام، مصداقش همین کامنت شما است.
تا حدی تنه به تنه تفتیش عقاید می‌زند. بگذارید راحت باشند، چرا باید شفاف برای شما اعلام کنند؟ اجباری در کار است؟ 
Parisa

1402/04/09

مثلا تفکر راجبه چرایی  عدم اعتقاد به سودمند بودن صلح،،تفکر راجبه چرایی تبلیغات در حوزه افزایش روحیه ی رزم جویی، علاقه ی شدید به قهرمان پرستی و موارد متعدد دیگه، که افراد با کمترین میزان تجربه و دانش ، اگر بخوان بهش فکر بکنن  (حتی اقدام نه)در حال حاضر برچسب هایی مثل ضد حکومت و گاها مواردی به مراتب بدتر بهشون زده میشه،که این موارد جرم هستن 
تفکر تا وقتی ابراز نشده و یا به مرحله‌ی اقدام نرسیده، از نظر عقلی محاله که جرم تلقی بشه. چون کسی ازش باخبر نمی‌شه اصلا. / در جواب جناب هاشمی هم عارضم که من فقط یه پرسش ساده کردم که پریساخانم با متانت پاسخ دادند. اگه بخوایم به هر پرسشی انگ تفتیش بزنیم، به ورطه‌ی اختناق خواهیم افتاد. مراقب باشید!
2
Parisa

1402/04/09

شاید بهتر بود بنده بجای کلمه ی "تفکر" از "خط فکری "استفاده میکردم،تا مقصودم رو انتقال بدم، اما در مورد همین خط فکری هم کماکان همین نظر رو دارم، چرا که بارها و بارها تجربه ی مواجهه با شرایطی رو داشتم که بخاطر خط فکریم ،مواخذه،بازخواست  و چه بسا مردود شدم، و منظورم از اینکه گاهی  تفکر ،جرم محسوب میشه دقیقا همینه،یعنی شما حتی اجازه ی این رو نداشته باشین که  بتونین فکر بکنین ،( هرکسی باتوجه به شرایط، و اعتقاداتش ممکنه خط فکری متفاوت داسته باشه و فکر میکنم اصلا غیر منطقی نیست،) چرا که فکر شما ممکنه خلاف صلاح دید و منافع عده ای باشه، و سریعا  این خط فکری باید خشکیده بشه یا تو دید وسیع تر ممکنه خود شخص حذف بشه 
باز ضمن احترام به شما، متوجه نشدم وقتی انذار داده‌ام که سوال شما تنه به تنه تفتیش عقاید می‌زند چه قرابتی به اختناق دارد؟ معلوم است شما مثل اصحاب کلیسا شنجه‌ی جسمی نمی‌دهید. تفتیش در یک پیوستار معنا دارد و سخن شما تا حدی، ولو اینکه تلطیف شده باشد، مصداقی از این رفتار است. حواستان باشد که با شما وارد دیالوگ شده‌ام زیرا شما را ناظر به یادداشت‌ها و... انسان منطقی یافتم. ولی واقعا سپاسگذارم از این بیم‌دادن شما در مورد گفته‌ام، شاید بهتر بود آرام‌تر حرف خود را بیان می‌کردم. 
واقعا در متانت پاسخ‌دهی پریسا باید سر تعظیم فرود آورد.
بعد اینکه خودمان می‌دانیم بسیاری از مترجمین، نویسندگان و روزنامه‌نگارانی در این سیستم به زندان رفته اند.(از سانسور و عدم جواز نشرها حرفی نمی‌زنم.) 
شاید به خاطر "فکر" (در گیومه) به زندان نرفته اند اما به علت عینیت اندیشه‌هایشان که بروی کاغذ آمده سالیانی زندان چشیده‌اند. مثال بارز مهدی تدینی و بالغ بر 6 سال زندانی بودن وی. شما را ارجاع می‌دهم به مطالعه پرونده‌های قضاییِ جراید و ادعاهای دادستان، مدعی العموم، و حکم دادگاه و... . بعضا در دسترس اند. البته سر تیترهای روزنامه کیهان خودش خیلی حرف‌ها برای گفتن دارد! 
از اینکه در بخش آخر فرمایشتون، دوبار واژه‌ی «ممکنه» رو استفاده کردید نتیجه می‌گیرم که نظرتون بر پایه‌ی حدس و گمانه. تندرست و پیروز باشید.
1
Parisa

1402/04/09

بنده اصراری به متقاعد کردن شما و دعوت به همسو شدن با خط فکری خودم(که شما هیچی ازش نمیدونین) رو ندارم،و اشاره ای که به تجربه ی شخصیم در خصوص مردود شدن بخاطر تفکراتم  کردم هم  به خاطر سوال خودتون بود که پیشتر مثال در موردش ارائه کردم، و چون اساسا معتقدم  صفر و صد بودن در مورد انسان وجود نداره، در  رابطه با استبداد حکومت ها هم همین نظر رو دارم، چون شاید گاهی تظاهر به پذیرش ،بتونه حکم جرم رو تغییر بده و "ممکنه " صورت مسئله پاک بشه ، ضمنا بنده صرفا دیدگاهم در مورد کتابی که مطالعه کرده بودم رو نوشتم و یاد ندارم شخصا  جایی تعهد داده باشم که نظر همگان رو جلب کنم، البته که نظر شما هم محترمه و من هیچ مسئولیتی در قبال برداشتتون  از یادداشت خودم ندارم  و لزومی هم نمیبینم بیش از این  توضیحی ارائه کنم