بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت محمدحسین توسلی

                انسان موجودی است یکروزه، اما میل درونش به یک روز قانع نیست و جاودانگی را خواستار است. این تضاد بین واقعیت بیرونی و درونی عامل اغلب روان‌پریشی‌ها و مشکلات روانی زمانه‌ی عصر ماست. اما چگونه می‌توان این اختلال را حل نمود؟ چگونه می‌توان آرامش را تقدیم ذهن‌های آشفته‌مان کرد؟ اضطراب‌ها و روان‌پریشی‌های ما در اضطراب ما از مرگ نشأت دارد؛ اضطرابی وجودی که در همه‌ی ما انسان‌ها موجود است، اما چه کنیم با این اضطراب؟ شاید راه‌ حل کلی این بنظر برسد که "تا جایی که می‌توان باید از مرگ و افکار مربوط به آن دوری جست" . اما راه ‌حل روان‌درمانی اگزیستانسیال، ادعای گستاخانه‌ای است که احتمال جبهه‌گرفتن در مقابلش عجیب نیست.  جواب آنان این‌ است: مرگ را در آغوش گیرید و در کنار هم مسالمت‌آمیز زندگی کنید! 

باید به مرگ فکر کرد و به مرگ‌آگاهی رسید، باید اضطراب‌هایمان را تحلیل کنیم و منشأشان را بکاویم تا در نهایت بتوانیم ساز و کارهای دفاعی غلط ذهنمان را اصلاح کنیم و در مکان درستی اضطراب‌ها را خرج کنیم. اروین یالوم، یکی از معروف‌ترین روان‌درمانگران عصر حاضر، در کتاب خود ده داستان را بیان می‌کند که روایتگر روند درمان ده درمان‌جوی او است. یالوم اهل تئوری‌پردازی و یاوه‌گویی‌های انتزاعی نیست، بلکه او اندیشه و روشش را در قالب داستان‌های واقعی آدم‌هایی بیان می‌کند که در عصر مدرن زندگی می‌کنند، نه انسان‌های صد سال پیش.

 علاوه بر جذابیت داستان‌ها، قلم روان و شیوای یالوم است که کتاب‌هایش را به یکی خواندنی‌ترین آثار در کتابفروشی‌ها تبدیل کرده‌است. خواننده قرابت زیادی با شخصیت‌های داستان‌ها احساس می‌کند؛ چرا که مشکلات مطرح‌شده در آن‌ها، برای من جوان ایرانی هم وجود دارد. در واقع زندگی مدرن آثار مخرب مشترکی در جوامع ایجاد می‌کند. نکته‌ی قابل توجه و ارزشمند در روش درمان معرفی‌شده‌ توسط یالوم، «انعطاف پذیری» آن‌هاست. بدین معنی که یکسری علائم مخصوص و برچسب‌های مشخصی وجود ندارد که روان‌درمانگر آن‌ها را به طور لیست‌شده در کتابی به دست بگیرد و بیماران را علاج کند! بلکه یکسری اصول عملی وجود دارد و او باید با استفاده از آن‌ها با بیمار یک پیوند و رابطه ایجاد کند و رویکرد مخصوصی را برای او پیش بگیرد. رویکردی که باید کل‌نگر و بشر دوستانه باشد و در آن، به فرد به شکل یک انسان کامل نگاه شود. باید این را دانست که در این رویکرد، خود درمانگر است که مؤلف روش درمان بیمارش است، پس او مسئولیت سنگین‌تری بر دوش دارد و باید بر روی رابطه‌ی خود با بیمار تمرکز فوق‌العاده‌ای بگذارد. صداقت و راستگویی با درمان‌جو، محور اصلی رابطه‌ای است که یالوم در داستان‌هایش به تصویر می‌کشد. گاهی اوقات اعتراف به استیصال بود که روند رابطه‌ی یالوم با بیمارش را بهبود می‌بخشید.

در مجموع، این کتاب نوشته‌ای است برای شناخت بهتر خود و سپس آسیب‌شناسی و اصلاح نقصان‌های درونی و بیرونی خودمان. اندیشه‌هایی که ما را به سوی آرامش سوق می‌دهند و حیات سالم ذهنی را در این عصر بی‌روح و پر از استرس محیا می‎کنند.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.