یادداشت فهیمه . مؤذن

                یک کتاب داستانی فلسفی با نگاهی به مرگ و ارتباط تنگاتنگ مرگ با زندگی . چرا که نویسنده معتقده مرگ و لزوم وجودش هست که به زندگی معنا میده و نباید از مرگ فرار کرد بلکه باید اون رو با ذهنی باز پذیرفت و با پذیرش مرگ ، زندگی رو با شوق و هیجان زندگی کرد .
همینطور این متخصص مغز و اعصاب نگاه و دیدی تازه از رابطه ی پزشک و بیمار به ما میده ، دغدغه های یک پزشک رو در ارتباط با بیمارش و آماده کردن و پذیرش اون و خانواده اش با مرگ رو بیان میکنه  .
این پزشک در پایان دوره ی رزیدنتی و فارغ التحصیلی به عنوان متخصص مغز و اعصاب در جایگاه بیمار قرار میگیره و مجبور میشه بپذیره که فقط باید با عنوان بیمار زندگی کنه و نمیتونه آینده ای با سمت پزشک داشته باشه و علیرغم جنگیدن با بیماری ، داره روزهای پایانی عمرش رو میگذرونه در نتیجه با علاقه و تحصیلاتی که در جوانی در ادبیات داشته شروع به نوشتن این کتاب و دیدگاه جدیدش به مرگ میکنه .
کتاب روان بود و خوانش راحتی داشت،  ترجمه هم نسبتا خوب بود ، با خاطرات کودکی شروع می‌شد و اینکه چطور در مسیر پزشکی افتاده ،  در حین داستان دیدگاه های فلسفی ش رو هم بیان می‌کرد که باعث می‌شد کتاب خسته کننده نباشه .
سبک جدید و جالبی برای من داشت . البته اصطلاحات پزشکی زیادی هم داشت که همه پانویس شده بود. 
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.