یادداشت مصطفا جواهری

                ابتدای کتاب نوشته‌ام:
«کتاب را روز سه‌شنبه ۲۴مرداد ۱۴۰۲ شروع کردم و امروز یعنی چهارشنبه ۲۵مرداد تمام کردم. تقریبا همهٔ کتاب را در راهروی دستشویی گردان امام حسین خواندم. هنگامی که مسئول نظافت سرویس بودم و پس از نظافت، مشغول مطالعه شدم. که البته در حین نگهبانی، کاری غیرقانونی است؛ اما به من کمک کرد که از شر بوی ید اینجا رها شوم.
کتاب را بسیار بسیار دوست داشتم. #وظیفه_خوشبخت_بون
برداشت‌های اشمیت از زندگی، سوگ، کار، پویایی، و زیستن. درخشان بود.
اشمیت این دو روز مرا اساسی ساخت.
میم‌جیم.
آسایشگاه شماره دو. گردان امام حسین. مرزن‌آباد»

مواجههٔ اشمیت با زندگی، در روزهای پس از فوت مادرش. برای هر آدمِ «عزیز از دست داده‌ای» مغتنمی است.
        
(0/1000)

نظرات

چه جای عجیبی کتاب رو خوندین .. تو اون شرایط سخت فکر کنم کتاب تنها مونس آدم بتونه باشه 
1
بله بله :) 
moonchild

1402/11/13

ولی درست نیس آدمای کتابخون سرویس بهداشتی نظافت کنن💔😆