یادداشت مجید اسطیری

                خواندن این کتاب را بلافاصله بعد از تمام کردن رمان "سرگشته راه حق" کازانتزاکیس آغاز کردم. قطعا زندگی سراسر زهد و پرهیزگاری فرانچسکوی قدیس باید برای این دو نویسنده جذاب باشد. چون هر دو کاملا ضد ارزشهای دنیای امروز غرب هستند. زیاده خواهی و شتابزدگی و هیاهو. کازانتزاکیس در زوربا و مسیح بازمصلوب اعتراضش را نشان داده و بوبن هم تقریبا در همه آثارش با تمرکز روی موتیفهایی مثل کودکی و تنهایی جهان امروز را نقد میکند.
جنبه مهم این اثر شاعرانه برای من این بود که بوبن با ستایش از جنبه های خوب قرون وسطی جنبه های منفی قرن بیستم را نقد میکند. این را قبلا هم شنیده بودم که درباره زندگی در قرون وسطی سیاه نمایی هایی شده است و حالا خوانش ستایشگرانه این فرانسوی برایم جالب بود. در واقع بوبن فرانچسکو آسیزی را نه یک استثنا و موجودی غیرقابل فهم در قرن سیزدهم، بلکه محصول و نیاز قرن سیزدهم میلادی و کاملا تافته شده در بافت زمانه خودش تصویر میکند. 
فقط چند ماه از فوت کریستین بوبن، این نویسنده روستانشین شاعرمسلک میگذرد
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.