یادداشت
1403/5/27
«روابط معلم و دانشآموز» از هایم گینات| ترجمه: سیاوش سرتیپی «من به عنوان معلم دارای قدرت شگرفی هستم و میتوانم زندگانی یک دانشآموز را تیره و تار یا پر سرور سازم. میتوانم وسیله شکنجه یا عامل الهامبخش باشم. میتوانم تحقیر یا محظوظ کنم.» در این کتاب، تلاشهای نویسنده در این جهت هست که معلمها رو قانع کنه که جملات بالا رو باور کنن و متوجه قدرت و تاثیرشون بر دانشآموزان بشن، و راه و روشهایی برای ایجاد اتمسفر مناسب یادگیری، به معلمها پیشنهاد میکنه. راه و روشهای پیشنهاد شده به ابزار و تکنولوژی پیچیده نیاز ندارن. ولی بعضیاشون به نظر من سخت اومدن، چون این راهها، تمرین و تکرار میطلبه. تمرینهایی از جنس انسان بودن، همدلی، خوب گوش دادن، باور داشتن به توانایی خودمون و دیگران، ابراز خشم بدون توهین کردن و... از فصل چهارم، سازگاری در ارتباط «معلم بدون توهین کردن، ابراز خشم میکند!» نویسنده خشم معلم را به رسمیت میشناسه و از نظرش معلم هم انسان هست و حق داره عصبانی بشه. کتاب برای ابراز عصبانیت پیشنهادی داره: استفاده از «من پیامها» به جای «تو پیامها» در بروز خشم خود میتوانیم از احساسات، انتظارات و افکار خود بگوییم. (من پیام) یا دیگران را تحقیر کنیم و احساس نفرت و جو متشنج ایجاد کنیم.(تو پیام) خوبه که این کتاب رو علاوه بر معلمان، والدین هم بخونن. والدینی که به دنبال ارتباط موثر با فرزندشون هستند و میخوان متوجه بشن گفتار و کردارشون چه تاثیری روی بچهها میذاره. کتاب پر از مثالها و داستانهایی هست که باعث میشن مسائل نویسنده و راهحلهاش برامون ملموستر بشن. برای دانشآموزان سالمتر، برای مدرسه سالمتر، برای بزرگسالان سالمتر و در نهایت جامعه سالمتر امیدوارم بقیه هم فرصت مطالعه این کتاب رو پیدا کنن
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.