بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت پرستو خلیلی

                سلامی دوباره.

به طرز خیلی عجیبی داستان رو پسندیدم.
داستان بسیار غم‌انگیز و معمایی، تعجب آور بود.
داستان از زبان یک نویسنده ی رمان های پلیسی تعریف میشه. که این نویسنده ی ما به طور خیلی اتفاقی با یک زن زیبا به نام شیزوکو ولی پر دردسری آشنا میشه وشیزوکو یک راز خطرناکی رو برای نویسنده فاش میکنه.
از اونجایی که نویسنده یک دل نه صد دل عاشق شیزوکو شده قبول میکنه که کمکش کنه.
این داستان یک داستان جنایی غم‌انگیز بود، جون بااینکه نویسنده پرده از راز برداشت ولی خودش هم درآخر میگه که شیزوکو به هیچی اعتراف نکرد، و شاید اقای نویسنده اشتباه بزرگی رو مرتکب شد. از اون اشتباهات که ادم تا اخر عمرش فراموش نمیکنه

پ.ن:مترجم این کتاب "محمود گودرزی" بود، یعنی همون مترجم کتاب "مارمولک سیاه". ولی این کتاب بسیار بهتر از مارمولک سیاه ترجمه شده بود واقعا هم تعجب کردم. هم لذت بردم.
کاش الان که اقای گودرزی ترجمه‌ش خوب شده گمارمولک سیاه" رو ویرایش کنه :)
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.