خانم امیرخانی گفت: "بنظرم بوبن و پروست خیلی شبیه هماند. بوبن نویسنده لحظههاست و پروست همون لحظهها رو کشیده و عمیق بیان میکنه."
کتاب رو که تمام کردم دیدم چقدر توصیفِ دقیقی بود. داستان پسری که در سیرک بزرگ شد، کالج رفت، عاشق شد، ازدواج کرد، زندگی کرد و دست آخر[بنظر من] خوشبخت شد.