یادداشت
7 روز پیش
3.8
15
وقتی زخمهای کودکی دست به قلم میشوند: نگاهی به نامهای به پدر از کافکا این نامه را اکثر کسانی که کافکا را میشناسند خوانده اند اما این نامه هی وقت به دست مخاطب اصلی آن یعنی پدر نرسیده است. این نامه شاید کافکا را بزرگ تر، جسور تر و دوست داشتنی تر کرده است. درچه ای جدید را به مقوله ای به اسم پدر و خانواده باز میکند. من این کتاب را دوبار خواندم اولین بار در این کتاب کافکا بودم و به گذشته نگاه کردم، خود را در آغوش کشیدم و همراه کافکا صدای کودکی ام را شنیدم. بار دوم پدر کافکا بودم، به آینده نگاه کردم و صدای فرزندم را شنیدم و او را در آغوش کشیدم. کافکا در این کتاب دستی بر قلم دارد و دستی بر سر کودک درونش که زخم های سرخوردگی تمام وجودش را فرا گرفته است ، این نامه صرفا انتقاد به پدر نیست بلکه تلاش برای فهمیدن و کنار آمدن با گذشته است که پشت سر گذاشته. او به خوبی اثر آنچه در کودکی از سر گذرانده است را با خودش در میان میگذارد . نامه ای به پدر یک فرهنگ و یک فهم جدید به شما هدیه میدهد
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.