یادداشت محمدامین اکبری

                به نام او

یکی از بهترین آثار فیودور داستایفسکی بود با احتساب شیاطین (جن زدگان) تنها اثر مهمی که از داستایفسکی نخوانده ام برادران کارامازوفه که آن هم امیدوارم ترجمه از زبان اصلیش به زودی زود منتشر بشه.
شیاطین با سایر کارهای داستایفسکی تفاوت عمده ای داره. داستانهای او بیشتر حول محور یک شخصیت می گرده و بیشتر ذکر حالات خصوصی و نفسانی آنهاست.
ولی داستایفسکی در شیاطین به سراغ نفس اماره جمعی میره و هیولای سربرآورده  از آن رو مورد بررسی قرار میده به همین خاطر شیاطین اثر متفاوتی ست و به همین خاطر شاید کمتر از دیگر رمانهای او به مذاق داستایفسکی بازها خوش بیاید. و شاید به همین دلیل است که در شیاطین خط روایی داستانها چندان منظم و منسجم نیست و بازها ارتباط مخاطب با داستان قطع میشود.
به هر رو من شیاطین را دوست داشتم وحسرت خوردم که دراین روزگار هم جامعه ایرانی روشنفکری در قد و قواره داستایفسکی قرن نوزدهم ندارد که جامعه اش را به شکل دقیق بشناسه و نقد و بررسی کنه
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.