یادداشت پیمان قیصری
1402/10/18
3.7
26
آدولف آیشمن مسئول «اداره امور یهودیان» در «اداره امنیت رایش» بود. پس از جنگ جهانی دوم بالاخره فرار و پس از سکونت و گذشتن از چند کشور در نهایت با هویت جعلی در آرژانتین سکنی گزید. در سال ۱۹۶۰ توسط موساد شناسایی و ربوده شد و پس از چند روز به اسرائیل منتقل شد. در اواخر ۱۹۶۱ محاکمهی وی در تلآویو آغاز شد. پس از گذشت چندین و چند جلسه در نهایت به اعدام محکوم و در ژوئن ۱۹۶۲ این حکم اجرا شد. هانا آرنت از سوی مجلهی نیویورکر مسئول نوشتن گزارش این دادگاه بود که بعد ها این گزارشات به همین کتاب یعنی «آیشمن در اورشلیم» تبدیل شد. آرنت در پی انتشار این گزارشات مورد هجوم شدید یهودیان مخصوصاً صهیونیستها واقع شد. آرنت در این کتاب ابتدا روند آغاز دادگاه و اتهامها رو شرح داده و به نقد نحوهی برگزاری و قصد و نیت دولت اسرائیل از برگزاری این دادگاه به شکل یک نمایش پرداخته. در ادامه پس از این موارد و دفاعیات آیشمن و وکیلش، به رفتار دولتها با یهودیان و ظلمی که به اونها روا شده پرداخته و در این بین از نقش شوراهای یهود در تمام این جریانات سخن گفته که همین بخش باعث تکفیر اون از سوی صهیونیستها شد. در انتهای کتاب گریزی به صلاحیت دادگاه برای برگزاری این محاکمه و نحوهی اجرای حکم زده و در سخن پایانی بحث ابتذال شر رو مطرح کرده. به طور خلاصه آرنت معتقده شرهای بزرگ تاریخ نه توسط افراد بسیار خاص اتفاق افتاده و نه عامل اون بیماری و مشکلات روانی بود بلکه به وسیلهی مردم عادی اتفاق افتاده که استدلالهای حکومت خود رو پذیرفته و به اجرا در آوردن و از نظرشون این رفتار طبیعی بوده.ه کتاب خیلی روان بیان شده و خوش خوانه.ه تفکر فکر کنید یک شخص بلند پایه دستور دستگیری و قتل یک نفر رو صادر کرده. شخص دوم اون فرد رو دستگیر و دستور قتل رو به زیردست خودش منتقل کرده. در انتها شخص سوم دستور قتل رو اجرا کرده. حالا گناه هر یک از سه نفر چقدره؟ در صورتی که شخص دوم و سوم بر خلاف میلشون این کار رو کرده باشن چی؟ حالا تصور کنید یک شخص چهارم با برنامهریزی کاری کرده که شخص اول فرمان دستگیری و قتل رو صادر کنه، حالا کی مقصر اصلیه ؟
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.