یادداشت
1400/10/3
مردی در تبعید ابدی خلاصهای داستانوار از زندگی فیلسوف ایرانی ملاصدرای شیرازیست، روایتی که در آن نادر ابراهیمیِ معروف، با پرشهای پیاپی میان نوجوانی و بزرگسالی ملاصدرا سعی در روشن کردن کیستی او میکند، و شکست میخورد. داستان به نسبت خوب روایت شده است و فاقد جذابیت نیست، پرشهای مداوم و فلشبک و رونمایی از ترسها و خطرات آینده و وقایع گذشته در همان ابتدای کار جذابیتی به کتاب داده، با این وجود کتاب در ارائه تصویری از ملاصدرا شکست میخورد. خواننده زندگینامهای میخواند از فردی باهوش و خلاق و گالیلهطور که گرایشها و دستآوردهای فلسفی و عرفانیاش برای وی خطرآفرین است و موجب بدخواهی حسودان و در نهایت تبعید وی میشود، اما نمیفهمد این تزهای مبارک ملاصدرا چیستند که همگان کمر همت به دشمنی با وی بستهاند؟ فلسفه ملاصدرا بالاخره چیست؟ عرفان او چه میگوید که صدای بدخواهان را درآورده و او را تا مرز کافر شمردهشدن پیش برده؟ نمیدانم آیا خود نویسنده هم پاسخ این سوالات را میداند یا نه، اما در هر صورت تلاش جدیای نمیکند تا کمی این مکتب فلسفی را معرفی کند. چند گفت و گو و بحث مبهم بین صدرا و اساتید وی هست، که برای خوانندهی ناآشنا با صدرا اندکی قابل فهم نیست و آوردهای ندارد. دنیای صوفی در آموختن اندکی فلسفه به مخاطب خود موفق بود، مردی در تبعید ابدی اما موفق نیست، شاید اصلا هدفش این نبوده و نیست. شاید این که نادر ابراهیمی سراغ انتقال مسائل فلسفی به خواننده نرفته و به روایتی خلاصه از زندگی صدرا بسنده کرده، دشواری و تکنیکال بودن فلسفه وی و دوری آن از فهمِ عرف باشد. اصالت الوجود تزی نیست که به این راحتی و بدون دانستن مقدمات و بدون ذکر تمثیلهای بسیار فهمیده شود، و این بنیان فلسفهی صدراست، دیگر مسائل که بماند. شاید عرفان و وحدت وجود او را میشد کمی تشریح کرد، و اشاراتی هم در کتاب به آن میشود، در هر صورت خواننده با خواندن مردی در تبعید ابدی چیز زیادی دستگیرش نمیشود. آیا این بدین معناست که کتاب ارزش خواندن ندارد؟ فکر نمیکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.