یادداشت زهرا برکوک رزم
1401/7/17
4.1
40
دور دنیا در هشتاد روز! حتی خود اسم کتاب هم جالب است و آدمو ترغیب به خواندن می کند. در مورد کتاب می تونم بگم کشش خیلی خوبی دارد داستان پیچیده ای ندارد و کاملا روان است و خواننده را سر در گم نمی کند. کشش داستان باعث می شود آدم دوست داشته باشد زودتر به انتها برسد و کتاب را تمام کند تا بفهمد آقای فاگ شرطبندی بر روی تمام ثروتش را می برد یا خیر! چیزی که برای من جالب بود و حتی آموزنده آرامش آقای فاگ در طول تمام سفر بود او شرطبندی بزرگی کرده تا به دوستانش ثابت کند که می شود دور دنیا را در هشتاد روز ( البته بهتر است بگویم در دقیقا هشتاد روز )طی کند. منِ خواننده را هم به استرس وا می دارد چه برسد به خود آقای فاگ! اما جالب این است که آقای فاگ بسیار آرام است و در تمام بحران هایی که در طول سفر پیش می آید استرسی به او وارد نمی شود برخلاف خدمتکار باوفایش آقای پاسپارتو. (این قسمت نتیجه داستان را فاش می کند) حتی زمانی که پنج دقیقه دیر می رسد و تمام ثروتش را سر پنج دقیقه می بازد باز آرام است و غصه نمیخورد .من به جای او خیلی حرص خوردم. ولی خب خداروشکر آخرش متوجه شدن که یک روز زودتر رسیدن آنهم به لطف درخواست ازدواج بانو آئودا و من یک نفس راحتی کشیدم:)) در کل کتاب جالبی بود و من دوستش داشتم و با شخصیت های داستان همراه شدم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.