یادداشت امیررضا

امیررضا

1403/01/05

                یه ژانر علمی تخیلی نخونده بودیم که اونم خوندیم.
راضی ام؟ بعله
متن خیلی روونی داره به همراه جذابیت بالا.
ترجمه هم متوسط.
نمیشه زیاد از داستان گفت. شاید دو تا چیز. یک: دنیای موازی و دو: انتخاب ها.
کراوچ شمارو با کمی قوانین فیزیک به دنیایی میکشونه که در واقع مواجهه با کلی حس عجیب و شوکه کنندست.
حرف اصلی داستان انتخاب هاست. اون انتخاب ها که ما میکنیم و تاثیر زیادی رو زندگی میزاره. فکر نکنین انتخاب که میگیم از انتخاب های بزرگی حرف میزنیم نه نه همین دم دستی ها همین روز مرگی ها اصلا. یک ثانیه زود تر پا شدن از تخت گرم و نرمتون میتونه جون یه انسان رو نجات یا به خطر بندازه ( یه جایی از فیلم the curious case of benjamin button یه همچین چیزی و نشون میده.)
بعد خوندن داستان خیلی اتفاقی این متن رو از یه نویسنده بزرگ خوندم که خیلی هم به داستان ارتباط داشت:
اگر می‌دانستم
این آخرین دقایقی است که تو را می‌بینم،
به تو می‌گفتم «دوستت دارم» و 
نمی‌پنداشتم تو خود این را می‌دانی...!
همیشه فردایی نیست تا زندگی
فرصت دیگری برای جبران این غفلت‌‌ها
به ما دهد...! 
کسانی را که دوست داری همیشه کنار خود داشته باش و بگو چقدر به آن‌ها علاقه و نیاز داری... 
مراقبشان باش...
به خودت این فرصت را بده تا بگویی: 
«مرا ببخش»
«متاسفم»
«خواهش می‌کنم»
«ممنونم»
و از تمام عبارات زیبا و مهربانی
که بلدی استفاده کن...
هیچ‌کس تو را به خاطر نخواهد آورد اگر 
افکارت را چون رازی در سینه محفوظ داری...!
خودت را مجبور به بیان آن‌ها کن...
به دوستان و همه‌ی آنهایی که دوستشان داری بگو چقدر برایت ارزش دارند...
اگر نگویی فردایت مثل امروز خواهد بود
و روزی با اهمیت نخواهد گشت، همراه با عشق.
گابريل گارسیا مارکز
@narengiye_man
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.