یادداشت 🎭 🎬 محمد رضا خطیب 🎭📚

                متاسفانه کتاب اونطوری نبود که من فکر میکردم... 
برای نویسنده اساسا ایرانی وجود نداره و فقط تهرانه ، احتمالا اگر بهش بگن که ایران یک کشوره که تهران هم یکی از شهرهاشه مطمئنا جا میخوره...
کتاب با این جمله عجیب شروع میشه :  " برای اینکه به تهرانی بودن و تهران نشستن افتخار کنیم باید تاریخش رو بدونیم ".
حالا با اینش خیلی کار ندارم... شاید تهران نشستن برای نویسنده حتما افتخاره اما مسئله بعدی اینه که داستان ها و عادات و رسومی که توی این کتاب ازش به عنوان آداب و رسوم تهرانی ها یاد میشه برای اصفهانی ها ، شیرازی ها ، مشهدی ها ، تبریزی ها و کلا چهار گوشه ایران صادقه و مختص تهرانی ها نیست...
بعد متوجه نمیشم که زندگی و قتل امیر کبیر و مهد علیا و ... چه ربطی به تاریخ شهر تهران داره...
کلا کتاب خوبی نیست...یه سری چیزهایی که میدونیم رو زده به اسم شهر تهران... والا خواستگاری و مراسم عقد و عروسی توی شهرهای دیگه ( یا به قول نویسنده شهرستان ها ) هم همین شکلی بوده... توی شهر ما مشهد هم همینطوری خواستگاری میریم و عروسی میکنیم :))) احتمالا پدر و پدربزرگ و جد ما هم توی مشهد و اطراف همینطوری ازدواج کردن 
نظر شما رو به این جمله وزین از کتاب جلب میکنم " نمی‌دانیم کریم شیره ای اصالتا اصفهانی بود یا یزدی اما هرچه بود شهرستانی بود "

بعد از خوندن ۷۰ درصد کتاب با عذاب ، تصمیم گرفتم وقتم رو بیش از این هدر ندم.. مگه نه اینکه جلوی ضرر رو از هرجا بگیری منفعته؟
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.