یادداشت سید حسین مرکبی
1400/11/13
این جلد، ۷۰ سخنرانی پراکنده با موضوعات عقیدتی است. آنچه در ۱۰ ماه مطالعهی این کتاب توجهم را بیش از پیش جلب کرد و توانستم فیشهایم را در این باره تا حد بسیار زیادی کامل کنم، «انسانگرایی» امام صدر بود. ایشان با صراحتی که در میان دیگر عالمان شیعی بینظیر است، هستهی تمام شرایع اسلامی را انسان میداند و میخواند و میبیند. مقصود تمام مقاصد شریعت را انسان میداند. این موضوع تا جایی پیش میرود که ایشان دوگانهی انسان/خدا را بارها به صراحت منحل میکند؛ دوگانهای که اولین و بنیادیترین هستهی ثنویت چنبره زده بر ذهن و جهان ماست. ایشان عبادت خدا را جز از رهگذر انسان محال میداند. درست همانگونه که رسول الله(ص) در داستان حضرت آدم، بندگان حضرت حق که پرستش او را بیواسطهی انسان خاکی خطاکار میخواهند، شیطان مینامد. درست نمیدانم فرصت توبه از این ثنویت و شیطنت به آن توحید و فرشتهخویی از کف رفته یا نه؟ و درست نمیدانم ادیان رایج ابزارهای کارآمدی برای زدودن ثنویت حاصل از مسخ خودشان هستند یا خودشان به بزرگترین دشمن توحید و انسان و جهان و یکدیگر بدل شدهاند؟ اما آنچه را خوب میدانم این است که همه چیز در این جهان ابزار است. نردبان است. میتوان با آن به بام رفت و میتوان به چاه. میتوان با آن خود را زنده کرد و میتوان خود را کشت. «وننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمت للمؤمنین و لا یزید الظالمین إلا خسارا (١٧:٨٢)».
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.