یادداشت milad
1403/2/25
نووه چنتو، گزارش یک تنهایی به روایت یک شاهدِ عینی است. مردی زاده میشود و میبالد و روزگار میگذراند و عاشق میشود و میمیرد. و همهی اینها رنگ روزمرگی و تکرار میگرفت اگر در اقیانوس سپری نمیشد. مرد هرگز، هرگز پا بر خشکی ننهاد. و هنرمندی نویسنده درست همینجا نمود مییابد. چرا که بدون درافتادن در ورطهی تکرار، بدون شعار دادن و بدون خلق شخصیتی باسمهای توانسته روایت خود را پیش ببرد. و اینهمه اما بدون راوی داستان ممکن نمیشد. نووه چنتو یک رمان تکصداست. اصلن تکگویی است. اولشخص است. کسی، یک نوازنده، در سرتاسر داستان حاضر است و روایت میکند. روایتی گاه تلخ و گاه طنز و صدالبته بیطرف. الساندرو باریکو در این اثر توانسته شخصیتهایی فراموش نشدنی خلق کند. البته نووه چنتو را میتوان ادامهی اثر دیگر باریکو، افسانه ۱۹۰۰، دانست. از این اثر یک فیلم نیز به همین نام، توسط جوزهپه تورناتوره، اقتباس شده است. شما را به ضیافت خواندن و دیدن این کتاب و فیلم دعوت میکنم. در آخر باید اشاره کرد که اینهمه جز با ترجمهی خوب معصومی همدانی ممکن نمیشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.