یادداشت yaghoob samsami
1403/10/5
چیزی که در هر دو داستان نمایان هست توصیفات دقیقی هست که نویسنده از شخصیت ها و ایده هاشون ارائه میده. داستان اول بررسی زندگی عاشقانه و عشق و خیامت در طبقه اشراف رو نشون میده و یک داستان عاشقانه معمولی هست اما داستان پدرها و پسرها واقعا اثری قوی در ارائه ایدئولوژی و طرز تفکر نسل جدید را روسیه هست. در پاستان پدرها و پسرها، بازاروف نماینده نسلی هست که به ارزش ها و ساختارهای سنتی بی اعتقاد است و آن ها را مانع پیشرفت بشریت میداند. نویسنده بسیار زیبا تضاد دو ایده سنت گرایی و نوگرایی رو به تصویر کشیده و در کنار داستان خوبی که داره در نهایت میشه اینطور نتیجه گرفت که هیچکدام از نسل ها نمیتوانند به تنهایی پاسخگوی نیازها باشند. نمونه ای از ایده های بازاروف رو مینویسم: انسانها هیچوقت قادر نخواهند بود که به یک دنیا بهتر برسند. همه چیز به هم ریخته است و ما در این دنیا تنها به خودمان دروغ میگوییم. تمام این سنتها و قواعد قدیمی تنها برای حفظ وضع موجود است، برای اینکه مردم راحتتر زندگی کنند و هیچچیز برای تغییرات واقعی باقی نگذارند. ما باید هر چیزی که کهنه و فرسوده است را کنار بگذاریم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.