یادداشت مجید اسطیری

                داستان جالبی که خیلی من را یاد فیلم روبان سفید هانکه انداخت. یعنی یک داستان معمایی که برای حل معمای آن باید درباره اخلاق هم فکر کنیم
---
الآن که فیلم را دیدم چند جمله اضافه کنم:
1. این رمان در واقع قدرت نیروهای روانی در ایجاد تعهد برای انجام وظیفه را نشان میدهد. این نیروهای روانی به خدمت تعهدات اخلاقی در می آیند تا انسان بالاتر از آنچه دولت یا حکومت یا مدرنیته برایش مشخص کرده به انجام وظیفه فکر کند. مصداقش این است که کارآگاه قهرمان داستان (ماتئی) بازنشسته شده اما میخواهد قاتل را پیدا کند.
2. بازی جک نیکلسون در این فیلم معمایی به درخشش بازیش در فیلم درخشش کوبریک نیست! چهل سال از آن فیلم گذشته! اما جدا از بازی نیکلسون به نظرم کارگردانی شان پن هم اصلا دنبال پررنگ کردن جنبه های روانشناختی داستان نیست
3. توی رمان نهایتا انگشت اتهام به سمت دین گرفته میشه به عنوان یک عامل ایجاد تعهدات اخلاقی اما در فیلم این اتهام خیلی در پرده مطرح میشه. شاید به خاطر این که فیلم داره برای مخاطبان آمریکایی ساخته میشه.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.