بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت ایلیا ربیعی

                زندگی‌نامه میخائیل بولگاکف قلب آدم را می‌شکند. مطمئنم در زندگی‌اش همه همشهری‌های کومونیستش را مثل (پولیگراف پولیگرافوویچ) شاریکوف می‌دید و هم‌اندازه پروفسور (فیلیپ فیلیپوویچ) پری‌آبراژنسکی و دستیارش (ایوان آرنولدوویچ) بورمنتال حرص می‌خورد و لابد می‌خواسته آنها را به سگی که بوده‌اند برگرداند.
در این کتاب بیشتر از اینکه داستان عجیب شاریک را بخوانم، احساسات و تفکرات خود بولگاکف را  دیدم. او خودش را در قالب اعضای منزل پروفسور نشان می‌دهد.
پ.ن: در ترجمه کمی سانسور شده که البته جریان داستان قابل فهم است.
        
(0/1000)

نظرات

بله بولگاکوف کلا خیلی در آثارش نمایان است ، نمایشنامه نویسی اش در برف سیاه ، پزشک بودنش در یادداشت های یک پزشک جوان و ضد کمونیستی بودنش در بیشتر آثارش ..