یادداشت میم حیم
1403/7/28
برای منی که با کتاب «چراغهارا من خاموش میکنم» عاشق قلم زویا پیرزاد شدم، شروع کتاب شوکه کننده بود. چون انتظار داشتم مثل اثر محبوبم با یک راوی زن روبرو بشم که اینطور نبود. اما در پایان حسم متفاوت بود. هرچند این کتاب زندگی مردی ارمنی به نام ادموند رو در سه بازه سنی تعریف میکنه، اما نهایتا اثر از دید من اثری زنانهست! چون از رفتارهای زنان با همدیگه و از عشق، که ماهیتی زنانه داره، حرف میزنه. یکی دیگه از تمهای پررنگ کتاب هم تعصبات و عادتهاست که خیلی بهش توجه شده. نویسنده سرنوشت چند شخصیت و اتفاق از قسمت کودکی ادموند رو ناتمام میگذاره. من در بخشهای بعدی کتاب دنبال اثری از اونها بودم اما چیزی پیدا نکردم. اما راستش الآن و بعد از اتمام کتاب از این حس خماری راضیم و شاید اگه داستان اون شخصیتها علنی میشد، انقدر از کتاب لذت نبرده بودم. در کل مثل همهی کتابهای زویا پیرزاد دوستش داشتم و خوشحالم که خوندمش
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.