یادداشت سیده فاطمه کشمیری🇵🇸

فرندز؛ دوستان و عاشقان
متی عزیز و
        متی عزیز و نازنینم!
اعظم مشکلات زندگیمونو توی یکی دو جمله خلاصه کردی و این کار فقط از تو برمیاد دقیقا مثل وقتی داد میزدی:
I'm hopeless and awkward and desperate for love!
(من نا امید و ترحم برانگیز و بیچاره ی محبتم...! )

کتاب فرندز رو زمانی تموم کردم که حدود یک سال از مرگ متیو پری میگذره. اگر چندلر توی سریال رو بشناسید به وضوح اون رو توی کتاب ام پیدا می کنید و اگر از چندلر سریال خوشتون می اومده از کتاب هم خوشتون میاد. مگر اینکه با متن مسئله پیدا کنید؛ ترجمه من ترجمه ی کیمیا فضایی نشر میلکان بود. بی تردید جزو افتضاح ترین متنهایی بود که دیده بودم...! حالا یا نویسنده یادش رفته بود که داره یه کتاب می نویسه نه متن استنداپ کمدی، یابه احتمال بیشتر مترجم خیلی تبحری در تبدیل لحن وسبک همراه با ترجمه لغات نداشته. خلاصه که انتظارم خیلی بیشتر بود.
اما در رابطه با اصل داستان باید بگم مجبورتون میکنه دوباره نگاهی به سریال بندازید. ممکنه شمام مثل من فکر کرده باشید: عهههه این یارو تو مدت کوتاه بین دوتا فصل چقد داغون شده؟!  و بعد متوجه بشید اونجا اوج اعتیادش بوده یا فلان جا تازه از مرگ حتمی جون سالم به‌در برده بوده یا توی بهمان قسمت چقدرتلاش می کرده که متمرکز بمونه چون به نظرش لیاقت سریال فرندز بیشتر از این بوده که خرابش کنه... 
 متیو پری ذاتا ماشین شوخی سازی بوده! تمام تلاشش رو می کرده و میتونسته خیلی بهتر از اینم باشه. اما مدام فکر کرده چه دلیلی وجود داره که یکی منو دوست داشته باشه منکه چیزی برای ارائه ندارم!  و وقتی می فهمم تمام اینا بخاطر خود کم بینی خودش بوده قلبم میشکنه که چقدر گناه داشته...
بقول خودش: 
I'm Chandler;I make jocked when I feel uncomfortable
(من چندلرم؛ وقتایی که معذبم جک تعریف می کنم!)
      
26

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.