یادداشت محمدرضا خراسانی زاده

                بالاخره بعد زماني نسبتا طولاني تموم شدش خدا رو شكر. متنش سنگين بود ولي خيلي خيلي ميرزيد. حكايت افرادي بزرگ. از امام صادق و امام باقر بگير تا حسن بصري و ابو سعيد و حسين بن منصور حلاج و ...

درويشي از حلاج پرسيد كه عشق چيست؟ گفت: امروز بيني و فردا و پس فردا. آن روز بكشتند و ديگر روز بسوختند و سيوم روزش به باد بردادند...

حمدون قصار گويد: هركه پندارد كه نفس او بهتر است از نفس فرعون، كبر آشكارا كرده است. و گفت: هر گه مستي را بيني كه مي‌خسبد و مي‌خيزد، نگر تا وي را ملامت نكني، كه نبايد كه به همان بلا مبتلا گردي.

ابوسليمان دارائي گفت: اگر يك لقمه از حلال شبي كمتر خورم دوست‌تر دارم از آن كه تا روز نماز كنم. زيرا كه شب،‌آن وقت درآيد كه آفتاب فرو شود. و شب دل مومن آن وقت آيد كه معده از طعام پر شود.

و هزاران حكايت و گفتار بسيار زيبا كه در كمتر كتابي پيدا مي‌شود...
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.