یادداشت فاطمه کریمی
1403/1/28
اول که کتاب را شروع کردم به خودم گفتم حالا لازم نیست همه کتابها که میخوانم خوب باشد و نظری ثبت کنم. بخوانم برود. بیشتر با این نگاه خواندم که تمام شود تا به کتابهای دیگر برسم. کم کم که جلو رفتم... وقتی حجم توصیفات کوچه و خیابان و دریا و باغچه و خانه کم شد و جملات مفهومی اضافه شد! کم کم که حسین فهمیده داستان نمایان شد شگفت زده شدم. اگر نوجوان با دو سه فصل اول مدارا کند و جلو بیاید مفاهیم زیبا رخ مینماید و مرا با جمله این روزها همراه کرد که *ما میجنگیم برای صلح* و یاد شاخه زیتون و اسلحه امام موسی صدر افتادم. خوشحالم که کتاب این مفاهیم را ملموس و قابل فهم میکند و چقدر نیاز داریم روحیه مبارزه و ایثار برای هدفی انتزاعی و اجتماعی به نوجوان منتقل شود. رابطه پی یر با سرباز آلمانی اوج مفاهیم فلسفی کتاب است که گاهی برای فهم کامل جملات کتاب را کنار می گذاشتم.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.