یادداشت
1401/12/23
4.0
1
کتابی دوستداشتنی دربارهی «اقیانوس ِ دریا». داستان مهمانخانهی عجیبی نزدیکِ ساحلِ اقیانوس دریا با آدمایی که هر کدوم به یه شکل زندگیشون با دریا گره خورده. نقاشی که با آب دریا میخواد خودِ دریا رو به تصویر بکشه، دختری که برای درمان به آب سحرآمیز دریا احتیاج داره، آدمی که مدتها با دریا جنگیده و خونِ دریا رو تجربه کرده، دانشمندی که میخواد به صورت دقیق اندازهگیری کنه که دریا کجا شروع و تموم میشه. این سومین کتابی بود که از باریکو میخوندم، و به نظرم این نویسنده تمام و کمال اسپینوزا رو میشناخته و با مفهوم محدودیت و آزادی اسپینوزا آشنا بوده. این فهم هم در این کتاب هم در کتاب بسیار سحرآمیز نووه چنتو آشکار بودن. نمیتونم بگم باریکو نویسنده و فیلسوف نیست و شاعره؛ نه به نظرم فراتر از این حرفهاست. باریکو، موسیقیدانه. موسیقیدانی که نتهاش واژهههای سحرآمیزن. باریکو میدونه فقط میشه با موسیقی اقیانوسِ دریا رو به تصویر کشید.
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.