بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت نیکی

نیکی

1402/03/25

                در ابتدا برایم صرفا داستان گروهی آدم مرده بود، مردها و زن هایی که سال ها در اردوگاه های نازی تا کنار کوره رفتند و برگشتند
مردی که سال ها در یک کاهدانی قایم شده بود و به معنای حقیقی کلمه همچنان در همان کاهدانی مانده بود
عاشقانه؟ نمیدانم عشق چیست
ولی آنچه در این کتاب پیش آمد، تقابل مسئولیت، گذشته، شور و شهوت و ترس بود
پشت کتاب از "یادویگا" حرف زده شده و چقدر این زن برای من تمثیل اتفاقات و افراد دور برم است.
زنی که سه سال با تمام وجود از ارباب ثابقش مراقبت کرد حتی با وجود اینکه یهودی نبود، با او ازدواج کرد تا باز هم به او خدمات دهد و در پایان خودش هم نمیدانست که کجای داستان زندگی آن مرد قرار دارد.
متن کتاب:
برای خدا نیست. خدای واقعی از ما متنفر است اما ما در خیال بتی ساخته‌ایم که دوستمان دارد و مارا بندگان خاص خودش آفریده. تو خودت گفتی کافران خدا را از سنگ میسازند و ما از رویا.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.