یادداشت ندا کدخدا

                قافله ما منزل به منزل به ایران نزدیک می شود. پدربزرگم در حوالی مرز سیستان و بلوچستان وقتی عکس امام خمینی را به چشم می بیند از شوق و عشق و هیجان اشک می ریزد و زیر همان عکس روضه می خواند و زیارتش می کند . شیخ عوض به همراهان می گوید این از پاقدم نوه ی من است که ما به ایران رسیدیم. این نوه من از همه قافله سر است.


#خاتون‌و‌قوماندان

#بریده‌صفحه‌۱۰

        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.