یادداشت کوثر فیروزآبادی

                همیشه پیش فرض ذهنیم از سلسله صفویه،یک سلسله هنرمند و خفن و همه چی تمومی بود،پس طبیعیه که بعد از خواندن این کتاب برم تو شوک.و بشینم به فکر کردن که واقعا کو درست،کو غلط؟
آخر به این نتیجه رسیدم که نه شنیده های قبلی‌م اطلاعات کاملی بودند،نه مطالب این کتاب.ببینید ما داریم درباره یک سلسله حکومتی حرف می زنیم،که قطع به یقین هم مزایایی داره هم معایبی.امکان نداره یک حکومت به اندازه حرف های کتاب های درسی و سازه های اصفهان خوش آب و رنگ و همه چی تموم باشه.اما به همون اندازه هم یک حکومتِ تا این حد فاسد و ضعیف که کتاب می فرمایند به نظر من چیز غیر قابل باوری میاد.مثلا قسمتی از کتاب،به اعتیاد جمعی مردم به تنباکو اشاره می کنه،و به واکنش شاه عباس که بلافاصله بیهوده بودن اون رو تشخیص داد و باهاش برخورد کرد!در حینی که برای خواهر گرامی تجاوز های اروپایی ها به ایران رو تعریف می کردم و دوتایی از دست شاه عباس می نالیدیم،این قسمت از کتاب و سرکوب کردن فساد واقعا برام جالب بود.و فکر کردم چطور کلیت حکومتی که پادشاهش قاطعیت برخورد با لذت های مضر رو داره،میتونه بردگی اروپایی ها رو کردن باشه؟این مزدوری و احتیاج به اروپای ها می‌تونه یکی از ایرادات نه چندان کوچکش باشه،ولی نمیتونه تمام کلیت اون و تشکیل بده.نمیگم اطلاعات کتاب صحیح نیست،ولی میگم می‌تونه تمام حقیقت هم نباشه.
        
(0/1000)

نظرات

قطعا دکتر میرکیایی قصدشون این نبوده  که
 با خوندن یه کتاب ۱۲۰ صفحه ای مخاطب در مورد یک سلسله به نتیجه قطعی برسه و رای صادر کنه. طبیعیه که برای قضاوت کردن لازمه که حسن ها و عیب ها، عملکردها، تصمیم گیری ها، آباد کردن ها، خراب کردن ها و از همه مهمتر شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... در کنار هم بررسی و جمع بندی بشه.
من فکر می کنم ایشون با نوشتن مجموعه ی سرگذشت استعمار فقط قسمتی از تاریخ رو برای مخاطب روایت کردن. آن قسمتی که به شرح چگونگی آغاز استعمار، عوامل موثر بر آن، عملکرد دولت های استعمارگر، شرایط سرزمین های مستعمره، عوامل شتاب زای این جریان و ...  می پردازد که البته آن هم از فیلتر نگاه و تحلیل ذهنی ایشان(از بین گزارش های مختلف چه گزارش های انتخاب شود چگونه کنار هم  قرار بگیرد و ...) هر چند با رعایت بی طرفی در نقل تاریخ گذشته است.