یادداشت

 شازده کوچولو
        داستانی که این کتاب داره، به ظاهر ساده هست ولی وقتی وارد بطن ماجرا میشیم و عمیق تر فکر میکنیم، میبینم که نویسنده به چیزی فراتر از تعلقات دنیوی رسیده.
انسان موجودی تنها در این جهان و به تنها چیزی که فکر میکنه پول و مادیات و ارتقای سطح زندگی و غرور و خود پسندی و تسلط روی آدمای دیگه ست..چیزی که شازده کوچولو با سفرش تو اخترک ها و سرزمین های دیگه بهش میرسه.. انسان همیشه فکر میکنه چیزی بهتر از اون چه که داره وجود داره و برای همین خیلی راحت چیزی رو که مدتها روش وقت گذاشته رو رها میکنه تا به اون برتر و بهتر برسه.. همونطور که شازده کوچولو گلش رو رها کرد و بعد فهمید درسته که ممکنه گل های بهتر و یا همانند گل خودش تو جهان وجود داشته باشه ولی ارزش گلش به اندازه عمریه که به پاش صرف کرده‌.. فهمید وقتی کسی رو اهلی کردی نسبت بهش مسئولی و اون فهمید نسبت به گل خودش مسئوله..چیزی که خیلی انسان‌ها فراموشش کردن و خیلی راحت دیگران رو و حتی داشته های خودشونو پشت سر رها میکنن و فراموش میکنن که زمانی براش وقت صرف کردن.
اون چه که با چشم دل میتونیم ببینیم، نمیشه با چشم سر دید.. اگه دنبال شازده کوچولو میگردید، بهتره شبها به آسمون وقتی که ستاره ها دارن میدرخشن نگاه کنید و صدای خنده های اونو بشنوید..
      
1

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.