یادداشت محمدقائم خانی
1402/3/2
. در این کتاب دو پسر نوجوانِ همواره باهم و همه جا ناظر، قصه را برای ما روایت می کنند. بهنظر میرسید در برخی صحنهها میشود راوی و حسینعلی از هم جدا شوند (همانطور که در فصل آخر اتفاق میافتد)، ولی این دو در کتاب، سفت کنار هم قرار گرفتند. اینطوری تعلیق پایین آمدهو دست نویسنده برای بسط حوادث مختلف بسته شده است. راوی بیش از اندازه زیر سایۀ پدرش و میرزا رضا قرار گرفته است. میشد کمی آزادترش گذاشت تا رفتارهای شخصیتری هم داشته باشد که برای نوجوانان امروز جذابتر است. رمان یکی از شخصیت های اثرگذار دوره قاجار را روایت می کند یعنی میرزارضای کرمانی. موقعیت خیلی خوبی در رمان ایجاد شده که میتوانست زندگی راوی را بیشتر به ایران گره بزند، اگر مثلا راوی با تدریس میرزا رضا بیشتر گره میخورد و حتی به مکتب میرفت؛ در ان صورت مخاطب نوجوان هم بیشتر برای تصمیم پایانی میرزا رضا قانع میشد. اما حالا بخش مهمی از جذابیت های این شخصیت پنهان مانده.
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.